پایتخت شعر ایران

index.png
قلم شما

دلنوشته ای زیبا از بانوی هنرمند شمیم کولیوند

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir دورترین عاشقانه‌ی قلبم، زیباترین ترانه‌ی شبانه، نوازش دستان مردانه روی موهای لطیفِ یک دختر، بانیِ لرزش دلم... به یاد داری هوای آفتابیِ لبخند چند بار طوفان دلم را خموش گردانید؟ فریادهایم را در دهان به افسار کشید و گره‌ی میان ابروهایم را نوازش کرد؟ میان نسخه‌های دست نویست چند قلب لرزه‌ی بی‌حدّت برایم تجویز کرده‌ای؟ شب‌هایی که میان سرزمین آغوشت پناهنده می‌شدم، چشمان تو تنها صلاح من برای دفاع از صداهای ناجوانمردانه‌ی اطرافمان بود. روزهایی که در تپش قلب سبز فامت از ژرف وجودم دمی می‌گرفتم، امنیت شانه‌های تو زیر سرم بر روزهای آرام گواه می‌دادند. شعر نمی‌خواندی؛ ولی...
قلم شما

جدیدترین هنرنمایی بانوی فرهیخته فاطمه سعادتی اسکندری

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir لعنت به میز قهوه و فنجان و ...کاش تو لعنت به من به دیده ی گریان و... کاش تو   شب آمده دوباره نشسته کنار غم میسوزم از نبودن و فقدان و... کاش تو   گفتم که دوست دارمت ای نازنین من با اشک چشم خسته ی گریان و .. کاش تو   مردن کنار شعر قشنگ است عشق من! زخم بهانه ها، شبِ پایان و...کاش تو   فصل تنم همیشه خزانیست بی بهار حال دلم گرفته چو آبان و ...کاش تو فاطمه سعادتی اسکندری ❤️ انتشارات بین المللی حوزه مشق چاپ انواع کتاب https://hozeyemashgh.ir با مدیریت دکتر فردین...
قلم شما

چند اثر خواندنی از بانوی هنرمند زهرا عباسی

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir شکفتن غزل های ناب در هم تنیده شدن سایه های خالی از انتظار تو هم شنیده شدن صدای تو در سکوت شب در بند بند اعماق قلبم رخنه کرده ☘☘☘☘     به کدامین گناه اجباری ، دوری ات را تحمل کنم   به انفراری سختی محکومم برای تفکر به چشمهایت و چه سخت است نبودنت آیینه تصویرت را کم دارد   ☘☘☘☘   کاش باعث شوی کمتر به تو بیاندیشم غمت می کشد مرا زخم هایت لاعلاج است عمیق و عمیق و سخت   ☘☘☘☘   تضاد عجیبی است این عشق نافرجام دگرگون شده عاری از خوشبختی و...
قلم شما

آبتین ناصر پور را بهتر بشناسیم

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir ۱_لطفا خودتون رو برای مخاطبین ما معرفی کنید (بیوگرافی) : ●آبتین ناصرپور هستم متولد ۱۳۸۰ ساکن اهواز فرزند دوم و آخر خانواده ۴ نفری   ۲_از چه سالی شروع به فعالیت کردید ؟ ●من از سال ۹۷ شروع به یادگیری کردم .   ۳_ علاقه شما به موسیقی از چه زمانی شروع شد ؟ ●من تقریبا از سن ۱۲ سالگی ، با گوش دادن به یکی از ترک‌های فریدون فروغی بود که علاقه ام به موسیقی بوجود اومد .   ۴_از چه زمانی نواختن و خواندن برای شما جدی شد؟ ●من از سن ۱۷ سالگی بود که شروع کردم...
قلم شما

اثری دلچسب از بانوی هنرمند سهیلا امینی

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir انگار کسی میانِ خیلِ حضورها تصویرِ مبهمت را پنهان می‌کند پشت دهلیزهای قلبم   و با ساطوری کُند در فقدانِ دستانت آرام آرام می‌بُرد ساقه های ترد انگشتان را . . چگونه آرام باشم وقتی فصل فرو آمدن تبر بر عریانی تنم جولان می‌دهد میان جنگل ادراک؟ . . چگونه نلرزند شانه هایم وقتی دارکوبی پیاپی می‌کوبد بر تنه زخمی سینه ام؟   سهیلا امينی ❤️ انتشارات بین المللی حوزه مشق چاپ انواع کتاب https://hozeyemashgh.ir با مدیریت دکتر فردین احمدی ۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹ ۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶
قلم شما

اثری خواندنی از بانوی هنرمند خدیجه روتیوند( حوا)

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir تنها به درِ  محکمه ی خویش نظر کن اندیشه ی تو سهم کسی نیست خطر کن   از بامِ تعقل نکند، کور بیفتی ! چون بیش و کمِ بام، روا نیست، حذر کن   خوش گفت سخن ،حافظ:اگر خوب ببینی! تو ،خویش ،حجاب خودی ! از خویش گذر کن آزادی ما بسته به فهم دگران نیست ... ما را  که به‌ این‌ نکته رسیدی ،،،خبر کن   تاریکترین قسمت شب قصه ی جهل است پایان شبت باش، بر این قصه، سحر کن   ای آنکه در این فتنه و آشوب زمانی بر خیز و به معماریِ خود کسب هنر...
قلم شما

چند اثر دلنشین از بانوی هنرمند سیده زهرا مرتضوی

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir   تو خوبِ خوبِ مطلقی و من جنونی از تبم تو آسمان پر فروغ و من تباهی شبم   تو لحظه ی پریدنی و من سقوط لحظه هام تو یک غزل تو مثنوی و من یه شعر ناتمام   تو اوجِ اوجِ قدرتی و من ضعیف و ناتوان تو فکر رفتنی و من" دخیل" جمله ی "بمان"   تو فصل خوب رویشی و من خزان زردِ زرد ببین که دست سرنوشت چه با تنِ جوانه کرد   تو قبله ای تو سجده گاه،تو آن اذان دلکَشی من آتشِ جهنمم ،تو دور از هر چه آتشی   خدای بر زمین...
قلم شما

اثری زیبا از بانوی هنرمند دینا بختو

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir مگر می‌شود تو را دوست نداشت افکارم هر روز زیرکانه با تو نجوا می‌کنند لجبازی‌های کودکانه‌ام ، نیازی‌ست برای بودن در کنار تو و‌دلم گاهی می‌گیرد از نبودنت مگر می‌شود از تو دست کشید؟! و آرامش کنار تو بودن را نادیده گرفت ؟ (قضاوتم میکنی، که به تو فکر نمیکنم !!! و احساسم خیالات و اوهام است !!) آخر تو چه می دانی که سکوتم ویرانگرتر از فریاد نهان درون من است ... منیژه بختو دینا عاشقانه های دینا ❤️ انتشارات بین المللی حوزه مشق چاپ انواع کتاب https://hozeyemashgh.ir با مدیریت دکتر فردین احمدی ۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹ ۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶  
قلم شما

تازه ترین اثر سمیه شکیبا را با هم بخوانیم

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir از زندگی چیزی نمیخواهم به جز دستانِ گرمت حالا دلم این روز ها، بی تو پر از حالِ خراب است هرشب صدایت میزنم، ای آنکه می میرم برایت اما صدای بغض و فریادم، همیشه بی جواب است   آن شب که رفتی، زندگی را تا ابد بدرود گفتم آن شب که رفتی، تا ابد از دست رفتم، گریه کردم قلبِ من از این حسِ مبهم، هی ترک خورد و شکستم من در همان شب توبه کردم که به عشقت برنگردم   من زندگی را با تو فهمیدم، کنارت هی شکفتم دریای احساسم پس از تو، شد کویری غرقِ مُردن...
قلم شما

داستانی از بانوی هنرمند مریم فرزین

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir غریبه آشنا بوی گل های محمدی حیاط رو پر کرده بود، تابستان بود حیاط خانه ما بسیار بزرگ بود و در وسطش یک حوض داشت. که روی اونها همیشه چندتا گلدون شمعدونی به چشم میخورد. دورتادور حیاط اتاقهایی بود که پدرم آنها را به مستأجرین میداد و از این راه کمک درآمدی برای خانه کسب میکرد.پدرم مغازه گل فروشی اجاره کرده بود، و من با دو خواهر و سه برادر در دو اتاق از اتاقهای کنار هم در گوشه ای از حیاط زندگی میکردیم. یک اتاق کوچک در گوشه دیگر حیاط مخصوص مجردین بود گاهی یک مجرد دختر و...