پایتخت شعر ایران

index.png
قلم شما

نوشته ای دلنشین از بانو مهری علی عسگری(بانو)

باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش این آتش بر جا شده را، روح و روان باش هر چند هزاران گله از فاصله دارم بر سفره ی دل جرعه ی آب و غم نان باش ما هر چه کشیدیم ز رخسار عیان است بر یوسف افتاده به چاهت نگران باش از نیل بگیر صندوق غلتان و رها را چون مام نبی، از پی معشوق دوان باش از باده ی مستان دو سه جامی اگرت هست بر ساغر ما ریز و زلیخای جهان باش.   مهری علی عسگری(بانو)   ❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://hozeyemashgh.ir
قلم شما

چند اثر زیبا از بانوی هنرمند فرزانه جعفری

یک شبی ناخوانده مهمانم شدی نه که مهمان، صاحب جانم شدی در کنار ماه‌ گفتی با من از عشقی نهان آسمان خندید یارا، ماه تابانم شدی فرزانه جعفری         اولین برگ پاییزی که رنگ باخت، زرد شد، سرخ شدو نارنجی اولین باران پاییزی که از ابرهای گرفته، حوالی برگ ریزان، باریدن گرفت قفل دلم را باز کن با کلامی زیبا ... با من قدم بزن در کوچه‌های نمناک.. بر روی برگهای رنگارنگ درختان چنار و هوای ترش و شیرین که طعمِ عاشقی دارد و عِطر تو را برای من ... با من قدم بزن ... ❤️  ...
ادبیات

دو شعر از کاترین استریسیک (انتشارات حوزه مشق)  

دو شعر از کاترین استریسیک (انتشارات حوزه مشق)     “در هراکلیون با کفشدوزک ها بیدار می شوم”   آرام گرفته ام از درمان دردم زین پس در شادیِ محض خوشبختی مرا در برگرفته پس ازین پیراهنی از کشف دوزک ها مرا پوشانده عطرِ نمکیِ زیتون ها طبیعتِ من است پس ازین وتمام این یعنی فراگرفتن و گستردن، یعنی دهانی زیبا و میخکی   دارم تاثیرِ سایبانی را می گذارم، با لکه هایی سیاه پس ازین اندوه من! باورم کن وقتی که می گویم در جستجوی خودم هستم و بوسه ای که ممکن است پس ازین سلسله ای خواهم بود...