اثری از سامان ایرانی از هنرمندان انتشارات حوزه مشق
من ارتفاع ام کم شد و رفتم به عمق دریا و ... ماهیان ، از چشم من ، صد جرئه اشک نوشیدند... و شدند سیراب و سیر! به دور من حلقه زدند ، و درد و دل کردم عجیب! با ماهیان خسته از ، قلاب ماهیگیرها! از سیر تا پیاز عشق! تا دلشکستگی ها و هر چه گذشته بر دلم ... گفتم برای ، گوششان... تا که گوش من شوند! بوسه میزد ماهی ، قرمزی بر چشم من! بحر قدردانی از ، مهربانی های من! خوابید روی صورتم ؛ با این تفکر عمیق! که من ، مام او شوم... و...