پایتخت شعر ایران

index.png
قلم شما

آثاری زیبا و دلنشین از بانوی هنرمند مهدیه برزو

خسته آمد تا ترک بردارد از غم سینه ام
خوب میدانست صبورم خالی از هر کینه ام

بی خبر می آمد و دلتنگِ حرفی تازه بود
سال ها میشد که من هم صحبت آئینه ام

در نگاهش بی پناهی شرم میکرد از حضور
تکیه گاهِ محکمم شد زخم ها وُ پینه ام

با غرورش رفته بود و پر گناه بر گشته بود
آرزو کردم نباشد عادت دیرینه ام

جای بخشیدن فراموشم شد و آسوده ام
بهتر از آنست ترک بردارد از غم سینه ام!!
❤️
چمدان بستی و رد میشدی از پنجره ام
سالها آهِ تو تاول زده در حنجره ام
نوعروس بودم و حالا که عروسک شده ام
خیره و سرد!! نه انگار ! مترسک شده ام
دستم از عادت این بدرقه ها فرسودست
چشمم آواره به دنبال نگاهت بودست
دیگر از باد و کلاغان سیه بیمارم
من نمردم ولی از حادثه ها بیزارم
کاش میسوخت و میسوختم از صاعقه ها
خرمن و شهوت گندم تا همه آذقه ها
جای زخمم به تن پنجره ها هست هنوز
سالها آه تو در حنجره ها هست هنوز

❤️
رفتی و پس از تو گله ام سمت خدا رفت
بنیاد ترک خورده ی قلبم به فنا رفت

هربار نشستم به خیالت که بیائی
هر نقشه ام از دوری تو باز خطارفت

تردید نکن ساده رها کن دل خود را
پرهیز نکن عشق پس از ما سر زا رفت

دلگیر ترین بغضِ جهان در نفسم خفت
تا هق هق مستانه ام از سمت شما رفت

در دورترین فاصله ها هیچ کسی نیست
تنهانفسم، بعد تو بی چون و چرا  رفت

مهدیه برزو

❤️

روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق

صفحه اصلی

تصویر نویسنده
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *