قلم شما

داستانی از بانوی هنرمند مریم فرزین

https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir غریبه آشنا بوی گل های محمدی حیاط رو پر کرده بود، تابستان بود حیاط خانه ما بسیار بزرگ بود و در وسطش یک حوض داشت. که روی اونها همیشه چندتا گلدون شمعدونی به چشم میخورد. دورتادور حیاط اتاقهایی بود که پدرم آنها را به مستأجرین میداد و از این راه کمک درآمدی برای خانه کسب میکرد.پدرم مغازه گل فروشی اجاره کرده بود، و من با دو خواهر و سه برادر در دو اتاق از اتاقهای کنار هم در گوشه ای از حیاط زندگی میکردیم. یک اتاق کوچک در گوشه دیگر حیاط مخصوص مجردین بود گاهی یک مجرد دختر و...
آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟
آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟