قلم شما

تازه ترین اثر سمیه شکیبا را با هم بخوانیم

خانه

از زندگی چیزی نمیخواهم به جز دستانِ گرمت

حالا دلم این روز ها، بی تو پر از حالِ خراب است

هرشب صدایت میزنم، ای آنکه می میرم برایت

اما صدای بغض و فریادم، همیشه بی جواب است

 

آن شب که رفتی، زندگی را تا ابد بدرود گفتم

آن شب که رفتی، تا ابد از دست رفتم، گریه کردم

قلبِ من از این حسِ مبهم، هی ترک خورد و شکستم

من در همان شب توبه کردم که به عشقت برنگردم

 

من زندگی را با تو فهمیدم، کنارت هی شکفتم

دریای احساسم پس از تو، شد کویری غرقِ مُردن

حالا که رفتی هیچکس حتی نمی بیند که بی تو

دارد جنون می بارد و خون می‌چکد از چشمِ این زن

 

از زندگی چیزی نمیخواهم به جز مُردن، ولی آه…

مرگِ من حتی این روز ها، با من غریب است

آنکس که می مُردم برایش با دل و جان تا همیشه

حالا به فکرِ بی وفایی و جدایی و فریب است

 

سمیه شکیبا

❤️

انتشارات بین المللی حوزه مشق

چاپ انواع کتاب

صفحه اصلی

با مدیریت دکتر فردین احمدی

۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹

۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶

Author Image
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *