اثری از هنرمند فرهیخته روح الله عامری کرمانی
یلدا ، کنار آتش و با چای دودی با دلبری از جنسِ تو ، که تار و پودی با شعری از چشمت ، که هر شب می سرودی وه چه مصفا می شود ، گر که تو باشی هر شب ، بدونِ تو ، شبم یلداست ، برگرد شوری به سر افتاده ، دل غوغاست، برگرد اسمت به روی این زبان ، نجواست ، برگرد این عشق زیبا می شود ، گر که تو باشی در کوچه های شهر ، دنبال تو بودم وقتی تو بودی ، من پر و بال تو بودم وقتی تو رفتی ، باز هم مالِ...