*خواست ببخشد، اما «نبخشیدن»، عفو خورد.

*کبوتری که آشیان نبیند، «تقدیر» براش «آشیانه»، درست میکند.

*گربه ی بی حیا، در دیزی رو هم باز گذاشت و رفت.

*تا اومد بشینه رو بوم، «نشیمنگاه» براش خار شد.

*شیر جنگل، دید رفیقش متهمه، حکم نداد، استعفا داد.

*ماه تا چشمک زد، مردم عینک سه بعدی زدند.

*پرسید: علم یا ثروت؟
در جواب گفت: این روزا شهوت.

*خواست از زیر «اتهام» خارج شه، تن به «انتقام» داد.

*آدم برفی درست کرد، ولی ندونست برف، آدم رو میسازه.

*سیمرغ جشنواره فیلم فجر، اینبار بر شانه ی «آقا دزده»، نشست.

*«بگذریم»، تیکه کلام فراریاست.

*شماره تلفن استادش رو خواست، نفهمید عمومیه.

*اومد استارت بزنه، خط پایان متوقفش کرد.

*مهر و محبت به روباه، تهش «فنا»ی خودته‌.

*خوبه «توکل» کردی تو؛ آخرش «تو»، «کل» شدی.

*اگر «صاحب خونه»یی نبود، همین یه ذره «وجدانم» برای اهالی خونه، تلف میشد.

*اومد «قصه» ببافه برا بچش، «واقعیت» زندگی خودش رو گفت.

*اومد فهمیده رفتار کنه، تابلو شد.

*روی بوم نقاشی، یا جای دریاست یا زمین خاکی.

*سوار ماشین شد، اما سوویچش تو جیب بغلی بود.

*خواست از «یار» براش بگن، زن «ویار» گرفت.

*لطف کرد، خفت کرد.

*کافه ی شهر، ساعت ۴ صبحم بری، بازه.

*منطقش رو دوست داشتم: چون دلم گرفت، «دلها»ی خیلیا رو گرفتم.

*گفتند: چقدر شادی!!
نفهمیدن آبستن حوادثه!.

*خواست بره سفر، به «غمگاه»، پناه برد.

*مسابقه دوست داشت، با «داداشش»، کورس گذاشت.

*سراب دید، از روش پرید.

*طاووس، تهش طعمه ی میمون میشه.

*دیوار اتاقش، کاغذ دیواری طلب کرد، روزنامه تحویلش داد.

#فاطمه_قربانی
#کاریکلماتور

خدمات ما شامل چاپ کتاب‌های شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایان‌نامه به کتاب است. شما هم اگر رویایی در سر دارید، با ما در تماس باشید:

09191570936
09393353009
https://hozeyemashgh.ir

انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی