پایتخت شعر ایران

index.png
قلم شما

سه اثر از بانوی هنرمند اعظم احمدوند را باهم بخوانیم

خانه

خواب دیدم کبوتری هستم

پر و بال بسته کنج قفس

بی خیال از هوای آزادی

بی نصیب از دمای گرم نفس

آب و دانم کمی محیا بود

ورد ذهنم تفکرات عبث

با نسیمی وزید یاد تو و

قرص ماهت ربود داس هرس

خون دل های من شتک زد باز

توی دشت های پر خروش طبس

تو خیالت برای من کافی ست

ای حضورت تهی ز هر چه هوس…..

❤️

شنیده ام پشت تپه ها دشتی است

پر از شقایق های وحشی

به اندازه ی تمام رنگدانه های قرمز لمیده بر گلبرگ های شقایق ها ،

 

رام خواستنت شده ام

 

اسب سرکش غرورت را

بر تک درخت خوابیده ی انتهای دشت زنجیر کن ،

معادلات خیالات محال را بر هم زن و

 

آفتابی شو

 

بگذار رد پایت، نقاشی خدا را زیبا تر کند

 

❤️

جایی چنین میانه ی دریایم آرزوست

 

 

من باشم و

بیکران اقیانوس و

آبی آسمان و

صدای موج های آرام و

سایه ای لمیده به آب ،

همسفری همراه

که

سیر مرا بشنود و

پاسخم دهد به سکوت

به لبخند

به نگاه

❤️

انتشارات بین المللی حوزه مشق

چاپ انواع کتاب

صفحه اصلی

با مدیریت دکتر فردین احمدی

۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹

۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶

تصویر نویسنده
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *