یقین جدیدترین اثر بانوی هنرمند خدیجه هاشمی
یقین
من یقین دارم ، حالِ دلم ، با تو ، خوب ، خواهد شد .
من یقین دارم ، چشمانم تا تو را ببینند ، روی خواب را خواهند بوسید .
من یقین دارم ؛ دلیلِ تکرارِ خواب های مکَرَّرَم ، فراخوانیِ دوباره یِ یاد توست ، بر دیوانِ نمناکِ ملموسِ سروده هایم .
من حواسم هست ؛ که یقین داشته باشم ، تو از آن من خواهی بود ، یک روز .
یک روز که دیگر ؛ فاصله ای نیست بین ما .
که دست می گیریم برای بودن هایِ آن همه نبودنِ پُشتوانه .
و یاد می کنیم ، آن روز ، هم را ، که یادمان بود ، در هم ، حتی در نیم نگاهِ لحظه ای .
و سوگند می خوریم آن روز .
و وفادار خواهیم بود ، آن روز .
و شکست ، معنایِ تلخِ همه یِ واژه هایِ بی تن پوش ، می شود ، دور از دستانِ یادت .
و یاد می گیریم آن روز ؛
برهنه باشیم در احساسمان با حریرِ سبزِ عریانِ بی تقوایی در ابراز .
و یاد می کنیم آن روز ؛
فرجامِ شیداییِ خواب هایِ بی تعبیر را .
و فُسون زَدِگیِ رام گُسیخته یِ نهال هایِ دو یا چند را .
و اشتباه خواهد شد ، آن روز ، بلندیِ دیوارهایِ غیور .
و سطر به سطر ، کشیده خواهد شد ، تصویر بلند اقبالیِ مان تا آسمانِ نجیبِ یک رویی .
و دست به دست خواهد شد ، این نبضِ عجین با ریزشِ توامانِ افکارِ بلند ، در تکرار وهم آورِ نوع دوستی ، بر فرازِ عبورِ مُمتَد از دیوارِ کوتاهِ شهرِ پُر حاشیه .
و کوتاه خواهند آمد از عشق .
و به نیزه آویز می شود ، هر ریز گَردِ سختِ تُند پرستِ بی ایمانی .
و هیاهو تمامِ شهر هایِ رو به انزوا ، را فرا خواهد گرفت .
و نیشِ مان ، تا بنا گوش باز خواهد شد . عمیق .
و شادمانی در تَنِ دخترکِ نرم آغوش ، تاب می خورد ، بی پَروا .
و زود خواهد شد ، آن روز .
و به حجله برده خواهد شد ، عروسِ زیبا رویِ دشت هایِ فراخِ فراوانی .
و انهدام ، دستانِ کوچ ، را باز خواهد کرد .
و سوسو خواهد زد زمین .
و نور کوفته خواهد شد ، در عمق .
و هیجان ، درودِ سردِ پاییز را در بر خواهد گرفت ، گرم .
و رسوایی ، امان از میان شهر خواهد برد ، در زمان .
و این چنین ، عشق شیدا می شود .
و این چنین ، کالبدِ نهال هایِ سختمان ، جان تازه ای ، خواهد گرفت .
و به یک باره ، عشق سر تاسر ، رسمِ پاییز می شود ، تا ابد .
❤️
انتشارات بین المللی حوزه مشق
چاپ انواع کتاب
https://hozeyemashgh.ir/%D8%A8%D8%A7%DB%8C%DA%AF%D8%A7%D9%86%DB%8C/13719
با مدیریت دکتر فردین احمدی
۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹
۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶