جدیدترین نوشته های بانوی هنرمند صدیقه رفیعی منتشر شد
به سخره گرفته سرم را با جیر جیرِ کوفتی اش دری که -حال به هم زن- بر یک پاشنه می چرخد ترک خورده دیوار بخت برگشته ساعت گیر کرده توی گلویش تن داده به ماندن دل بسته به دیوار دل بسته ام به جیر جیرِ کوفتیِ در به بویِ نا به بختِ گَندَم به اقبالِ بی شرف یکدنده به خودِ لجوجِ خیره سرم بیچاره میخ دربانِ عاجزانه هاست بهانه ی دل بستنم به کهنه ها من بندِ من است اسیرم پای بندِ اسارتِ ناتوانی بهانه بهانه بهانه چه گردن گیری ست میخِ بند به ساعت ❤️ جمعه ها...