اثری خواندنی از هنرمند فرهیخته علی شیر عرب پور _نشر حوزه مشق
آتش دل آرزویی که به دیدار تو سودم و نشد سفره ی دل چکنم باز نمودم و نشد به خیالت قلمم رقص کنان میچرخد دفترم خیس شداز اشک وجودم ونشد خواب دیدم که مرا دعوت یک بوسه کنی تو همایل بشوی دیده گشودم ونشد نازنین بی تو مرانیست دگر صبروقرار درپّيت ناله که از سینه سرودم ونشد کاش ای گل توبفهمی که چه دردی دارم سر به دیوارغمت خواب نبودم ونشد همچو تاتار کنی یورش و قلبم تسخیر به دلت حبس شوم وه که خمودم ونشد یاکه در چشم سیاهت به اسیری ببری مژه دورم بکشی مرز حدودم ونشد دل...