اثری از معصومه حسامی از شاعران انتشارات حوزه مشق
افتاده است کنده ای خشک در کویری سوزان و می جود درونش را در تاریکی در آفتاب کرمَک ِنازک وُ بی جانی با تمام ِ توان پیچیده در سکوت شب آوای ِجویدن ِ رگ های ِ کنده ای پیر خروش ِ دلخراشِ خزیدن وَ خِرت خِرتِ شیار های چوبکی غریب فراموشت نمی کند نه هرگز فراموشت نمی کند می بخشدَت روزی درون سنگ ها حتی! از این کندهی فرتوت عروج می کنی به پروانگی و اوج می گیری در آسمان ها با بالهایی به رنگ "نَفَختُ ... من روحی .." معصومه حسامی از قلم تا جاودانگی... با...