تازه ترین اثر از بانوی هنرمند فریبا نوری
https://hozeyemashgh.ir داغی به سینه دارم چون خاک لالهزاران از آتشی که افروخت، قوم سیاهکاران جز اشک چون نمانده از خیل غمگساران بگذار تا بگریم چون ابر در بهاران کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران هر کس بلای جانان در جان کشیده باشد در موسم بنفشه، اندوه چیده باشد یا روی ارغوان را از دور دیده باشد هر کو شراب فرقت روزی چشیده باشد داند که سخت باشد قطع امیدواران رفت از سرش دوباره هوش ربابِ چشمم بدتر ز نرگسان شد حال خراب چشمم همهجرتان مپرسید از التهاب چشمم با ساروان بگویید احوال آب چشمم تا بر شتر نبندد محمل...