پایتخت شعر ایران

میخ کوچکی به دروازه شهرم خالی از خبر روزنامه فروش عینک اندیشه اش نمی کند کمک تا میخ کند مردم بی خبر از خبر مرگ یک با خبر   عنایت بوستانی       ❤️❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب  تبدیل رساله دکتری به کتاب  مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه و رساله در رشته های علوم انسانی و اسلامی استخراج مقاله از پایان نامه و اکسپت مقاله  انجام طراحی جلد و صفحه آرایی در بالاترین کیفیت  ویراستاری...

به کنج خلوتی می رفت و سر تا پا دعا بود تو گویی نیست در دنیا و محو در خدا بود سرش کج بود و غم در دیدگانش خیمه می بست به هنگام نمازش گریه هایش بی صدا بود بقول بچه ها می زد چراغش نور بالا لبش خندان همیشه مهربان و با صفا بود شبی با حمله ای ناگاه به آغوش خطر رفت در آن تصمیم خود عاری ز هر چون و چرا بود گرفت آخر ز دشمن انتقامی را که می خواست همان مرد سلحشوری که عاری از ریا بود اگر چه جان خود را در ره این...

هی خیره مشو به دامن برفی کوه خورشید؛ نگفته‌ام که چشمت شور است!   #عذرا_امینی                 ❤️❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب  تبدیل رساله دکتری به کتاب  مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه و رساله در رشته های علوم انسانی و اسلامی استخراج مقاله از پایان نامه و اکسپت مقاله  انجام طراحی جلد و صفحه آرایی در بالاترین کیفیت  ویراستاری حرفه ای کتاب   همین الان به کارشناسان حوزه مشق پیام بدهید.  ...

هر بار که من جور تو را دیدم و رفتم یکباره خودم را زِ تو دزدیدم و رفتم چون میوه‌ی ممنوعه‌ی خوش طعم بهشتی از شاخه‌ی سیبی، سَبَدی چیدم و رفتم گُل کرد سخن‌های تو مانند خرافات آن‌گاه من از حرف تو ترسیدم و رفتم تو عاشق وُ دلداده شدی یا که اَدا بود این بود که در، رویِ تو کوبیدم و رفتم گفتی که مرا جان و جهانی، چه جهانی؟ دنیا و جهانم به تو بخشیدم و رفتم وقتی که مرا راه ندادی تو در آن باغ عادیست اگر خوب نروییدم و رفتم گفتم که نخواهم به گناهی بِشَوَم...

پدرم زجر میکشید قلم‌ موی پر برگی داشت تاریخ زنجیر شده بود و مادرانی در اسارت خودشان به یاد زنان زندانی اشک می‌ریختند مردانی در اسارت تنها به واسطه خویشاوندی حسرت و بوسه از مادرم می‌بارید و‌ مست به تمنای پدرم می کرد قلم موی پر برگی به ضخامت تاریخ نقاش پدرم بود به مادرم تا بر بوم مادرم بوسه اش را زندانی کند   محمد مهدی اورسجی         ❤️❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب ...

رفتی...نگفتی چشم من تر می‌شود باز ؟ حالِ دلم از غصه ، بدتر می‌شود باز با تو تمامِ قصه ام را ساختم من گل های رؤیایم که پر پر می‌شود باز من طفل نوپای جهانِ عشق بودم بعد از تو من را «اشک» مادر می‌شود باز وقتی که تو پا در خیالم میگذاری افکار من گویی معطر می‌شود باز نسبت به من احساس خوبی داشت اما این حس، به عشق تازه منجر می‌شود باز ؟ شاید که ویران است کاخ آرزویم یک دم بیا آباد و بهتر میشود باز   سپیده امیری       ❤️❤️ روابط عمومی انتشارات بین...

#لری سُهِشت ❤️‍🔥❤️‍🔥❤️‍🔥 خُدا چی آسِمون وُروَنده ریته. تَرالی چی  اَوُل،  مِهرِت  بَلیته. وُرَسته زَرده  تا  اَشنی گُلازِت. چَویله  زَررَوی  با خَرده  میته. دیاره بُرگه بُرگِت سَوز و سیری. تُکه هَرسِت سی اَوره وَندِ چیته. تیاته تُزگِنی،  تا  روز و شَو بو. مَه   و  آساره    ناوَنده  گِلیته. چُنُو خَرده  مِنه دِل  تیرِ  مِهرِت. زِ سَر تا پا سُهِشتُم رَهده شیته. زِ لِبگِشته لَوات  اَشنُم  کَلویی. گُلُم، سُهده دِلُم، گُی هِد  پِلیته. زِ سِیلِت دار اِگُم مَه وِیدِ ری گِل. خُدا  بی تو  بِهِشتِس واره ریته. چُنُو مَستُم زِ مِهرِت که پَرَک رَه. اِگُی کورُش که کُر کیچی تَنیته. ___ کوروش دورکی بختیاری #خودآفری...

بالهای اندیشه ات را در آسمانِ وجودی خویش باز کن تابه قلۀ وجودی درونی خویش برسی و از آنجا به انتهای آسمان ها پرواز کن از زمین کوچک بالا برو دامنۀ وابستگی هایِ زمینی را قطع کن بِچَرخ بر روی نیمکره هایِ مغز خویش این زمین جایگاه کوچکیست برای ماندن و زیستن باید حتی از دور دست ترین کهکشان ها گذر کنیم به دورترین نقطۀ آسمان ها سفر کنیم همۀ بی نهایت آسمان و زمین با مغز و اندیشه ما کشف شده است ولی ما هنوز دنیای درون خویش را کامل نشناخته ایم و کشف نکرده ایم سفر کنید به...

هر شب بر کُنج غمخانه ی در شکسته! دل به حلاج کرده ی خیالت... دست بر نی شکسته ی عشق" همچون باد قاصدک پاییز می باری می وزی می بری در هم شکنی استخوان لانه ی عشق!! بر دستان پیر گرفته که خزانش آب دیده کرانش خونین شقایق بر دلش در خیالش تو را می خواند!!!   #بابک_پولادی_فراز       ❤️❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب  تبدیل رساله دکتری به کتاب  مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه...