اثری از بانوی هنرمند فاطمه ارجمند_انتشارات حوزه مشق
شاخه ی شمشاد حریف می طلبد غم که شهسوار می آید خبر رسیده جوانی به کارزار می آید عطش بهانه نکرده ،میان این همه آتش که سرو قامت اکبر به روزگار می آید شکفت روی لبانش هزار مصرع پر خون چقدر زخم مصور به نیزه زار می آید؟ بغل گرفته خدا را میان این همه آتش ببین چگونه خدا هم سر قرار می آید چگونه نذر ولايت شده بهار وجودش که می خروشد از آن دین و گلگزار می آید به هر طرف که نظر کرد بانگ بانگ خدا بود بگو که غم نخور ای دوست غمگسار می آید...