قلم شما

اثری از تارا ستوده از نویسندگان انتشارات حوزه مشق

قطره بدنم انگار کوفته شده بود، کم‌کم از مادرم ابر دل کندم، آرام آرام به زمین برخورد کردم مثل شیشه شکستم پراکنده شدم؛ کنار گلی بودم و با گریه‌هایم آن را زنده نگه داشتم. نگاه به بالا انداختم قطره‌های بارانی که با شوق به زمین می‌آیند را دیدم، نمی‌دانند چه سرنوشت شومی منتظر آن‌هاست، وقتی به زمین می‌آیند غم کل بدن آن‌ها را می‌گیرد مثل شیشه می‌شکنند. بعد از چند ساعت خدمت به زمین و جان دادن به طبیعت، خورشید می‌آید و تنها هدیه‌اش به ما گرما است، گرما تمام بدنم را پر می‌کند کم‌کم داشتم بخار می‌شدم با خودم...
قلم شما

اثری از رویا ابراهیمی از شاعران انتشارات حوزه مشق

(یلدا) شبِ یلداست و یلدای دگر آمده است گو که لیلی به درِ خانه ی یار آمده است حافظا از دل و جان نقش بزن امشب را مخملِ گیسِ بلندش سرِ دار آمده است فالِ عشقی بزن و روشن کن چشم مرا از دلِ بی خبران باز، خبر آمده است سُرخی لعلِ لبش بُرده ز سر هوشم را چشم آهوی خُتن همچو خمار آمده است شبِ یلدا شبِ پیوندِ من و معشوق را ساعت و ثانیه هایش همه با عشق و وفا آمده است ✍️#رویا_⭐ابراهیمی       از قلم تا جاودانگی... با شما! انتشارات حوزه مشق با عشق به...
قلم شما

اثری از نسیم یا قسمت از نویسندگان انتشارات حوزه مشق

ای کاش آخرین برگ از دفتر آذر را که ورق میزدیم ننه سرما با پدر بزرگ ها و مادر بزرگ هایمان بر سر کرسی، سفره ای یلدا را چیده بودند یک طرف سماور با قوری گل قرمزی و چای دبش یک طرف انار و هندوانه و خرمالویی تازه چیده شده از حیاط رو به رویی ایوان از طرفی تخمه و آجیل و جمع شدن تمام فامیل دور میز کرسی ،خند ه های از ته دل خاطرات و شعر و بزم پایکوبی که سرمایی زمستان رو به بهار تبدیل میکرد زیر چشمی نگاه کردن دختر و پسرهای جوان فامیل بهم و...
قلم شما

اثری از ثریا آورزمانی از شاعران انتشارات حوزه مشق

چه بزم گرمی از شعر و ترانه است شب  و شادی و یلدا جاودانه است به روی   میز  ترمه   پوشی  از گل چه لبخندی به ظرف هندوانه است سبد   لبریز    انگوری  ز  بند  است کنارش هم   اناری دانه   دانه است نبات و  نقل   و  شیرینی  و  آجیل به  روی  کرسی   گرم   زمانه است مویز  و  کشمش و  انجیر  و گندم مزین  با  دو  کاسه  شاهدانه است به سر  دارد  سماور   قوری    چای بدامانش دو فنجان قند دانه است به  روی آن بلورین شمع و شمعدان دوپروانه به رقصی عاشقانه  است پدر می خواند ا ز فردوسی  طوس صلابت  در  کلام   ...
قلم شما

اثری از مریم اراک از شاعران انتشارات حوزه مشق

یلدا برای دیدار یلدایم در آخرین روز آذر ایوب وار به انتظار مینشینم تا شاید عطر بلندای گیسوانش مست کند آنگونه مرا تا زمستان را، به ذوق سپیدی لباس بهار تاب آورم مریم اراک       از قلم تا جاودانگی... با شما! انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و بوم فعالیت می‌کند. ما به جای ساختن کتاب‌های سطحی، به خلق آثار ماندگار و حمایت از نویسندگان و شاعران عزیزمان افتخار می‌کنیم. هر نقدی که از روی خیرخواهی و سازندگی باشد، گوش جان می‌سپاریم؛و با قدرت به مسیرمان ادامه می‌دهیم. خدمات ما شامل...
قلم شما

اثری از فرحناز مولایی از شاعران انتشارات حوزه مشق

وداع با  پاییز تو می‌روی و من می‌مانم با هزاران حس قشنگ بدون تو توقصه می‌شوی من غزل می‌سازم از قصه های نبودن تو برای ماندن بهانه می‌خواهم راستی .! درچمدانت بجز غصه تحفه‌ای یافت می‌شود؟ می‌خواهم بعد تو خوش باشم با ترنم خاطرات غزل نواز تو یلدا توهمان حضرت یلدای بلندی منم آن شکسته سازم چه شبی چه بخت نازی توبریز غزل ز چشمات منم آن غزل نوازم فرحنازمولایی یلدا مبارک ۴۰۳
قلم شما

اثری از سید علی خوش قامت از شاعران انتشارات حوزه مشق

مهرِ ناب تو اگر بر دلِ تنها برسد مثلِ ماهیِّ اسیری که به دریا برسد درد عشق تو بجان دارم و دلتنگ توام گر که آیی دلِ من‌هم‌ به مداوا برسد گر به رخساره ی خود خاک رهت برگیرم مرغ جانم ز شعف تا به ثریا برسد بی تو تنها شده‌ام چشم به راهت ای عشق به امیدی که شبی آن گل زیبا برسد در همه جایِ جهان یاد تو را خواهم داشت هر کجایی که تو باشی دلم آنجا برسد موعد وصل نگارم چو بهارم باشد گر که حتی به کنارم شب یلدا برسد #سیدعلی_خوش‌قامت #یلدا تون مبارک  ...
قلم شما

اثری از زهرا حبیبی از نویسندگان انتشارات حوزه مشق

تمایلی به ملاقات نداشت کتی که بر تنش کرده بود گشاد بود چرند می گفت قرص ها را مثل مرگ می بلعید و سیگارها را در تاریکی رها می کرد درد می کشید ولی کسی را نمی رنجاند به جایی تعلق نداشت قطرات کوچک باران بر روح مرده اش می بارید و او گوشه ای نشسته بود و لبخند می زد وقتی همه به او پوزخند می زدند با دهان هایی که بوی گند می داد...         از قلم تا جاودانگی... با شما! انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و...
قلم شما

اثری از سها موسوی از شاعران انتشارات حوزه مشق

حکایت منو تو حکایت دلی عاشق است که سالها در غم نبودنت مرده و فقط جسدی بی جان بر جای مانده و تنها با چشمان تو احیا می شود تو نمیدانی که غم من به وسعت اقیانوس هاست این نه هوس لحظه ای است نه احساسات زودگذر بلکه عشقی ابدی است که در رویا و خیال تو را جستجو میکند من همچون بیژن در چاه عشق دلفریب چشمانت گرفتارم و تو برعکس منیژه در سکوتی مملو از فریادهای آتشین مرا به فراموشی سپرده ای نمیدانستم تو تاجر عشقی و من ابزاری در دستانت و چه راحت مرا به دیگری ها...
قلم شما

اثری از محسن زید علی از شاعران انتشارات حوزه مشق

یعنی رفته ام تا که بگویم نگرانم یعنی... بی تو آواره ترین مرد جهانم یعنی... وسعت عشق چنان است که سرسختی آن برده با خود همه ی تاب و توانم  یعنی... مثل بارانِ بهارِ تو چنان می بارم شده سیلاب اگر نام و نشانم یعنی... وای از لحظه ی افتادن رودی از کوه آبشاری شده ام با فورانم یعنی ... می روم از سرِ دلواپسی از ورطه ی عشق تا به دریای تو‌ خود را برسانم یعنی...   محسن زید علی         از قلم تا جاودانگی... با شما! انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور...