اثری از ستایش زنگنه از نویسندگان انتشارات حوزه مشق
به اون جایگاه از زندگی رسیدم که با کسی تعارف ندارم، هرکی که منو نداره باخته. من چیزی کم ندارم که برای رفتن کسی بغضم بگیره کسی که از دنیای من رفته به خودش بد کرده نه من. اصلاً خودم درارو براش باز می کنم. خدا منو اونقد دوست داشتنی آفریده که پای هیچ دوست نداشتنی وای نمیستم. من هر لحظه می تونم آرزوی کسی باشم. من محتاج کسی نبودم، نیستم و نخواهم بود. اگه کسی یه روز منو نخواست، این مشکل شخصی خودشه و ربطی به من نداره. من برای نخواستن آدما پای بدرقه ی خوبی دارم. با من...