اثری از بانوی هنرمند زینب حسامی _نشر حوزه مشق
از کنج لبت بوسه ی بسیار بریزان از چشم خودت قهوه ی قاجار بریزان از لحظه عاشق شدنم سیب چکیده از سیب بیا باده ی بسیار بریزان شب امده و پنجره ها چشم به راهند دلتنگ منم شانه ی دیوار بریزان باروت ترین شعله ی انبار شبانه کبریت بکش لرزش هر بار بریزان سنتور بزن چرخ بزن حضرت لیلا مصلوب شو و بر بدنم دار بریزان در دایره ی چشم تو عاقل شده مجنون پس باز دف و تنبک و گیتار بریزان هی چرخ بزن چرخ بزن چرخ مکرر با زلزله ای لذت آوار بریزان من مولوی ام شمس تویی...