اشعاری خواندنی از بانوی هنرمند زهرا جهانی _نشر حوزه مشق
ایستاده ام به تماشای پاییز به زرد شدن برگها به باران پشت شیشه به هوای ابری وخیابانهای خیس آفتاب تغییر کرده ولب بام هنوز سوسو میزند تا تن سرد زمین را گرم کند غروبِ ممتد سایه افکنده بر درونم ، تا به شب برسد میان دلواپسی دقایق هنوز به برگ ریزان تو دلخوشم صدای روز کوتاهست اما شبهای دلتنگی بلند حوصله را به زانو در آورده وعریانی لحظه هارا به یغما برده درست یک قدم مانده تا پایان بیقراری این شب بلند... 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 توآن رودی که در بستر جانم جریان داری تو آن شعر مجسمی که میخوانمت تو همان زیبایی...