اثری از بانوی هنرمند رقیه ترکاشوند _انتشارات حوزه مشق
ای کاش عاشقی را بلد بودم، فریاد میزدم دوستت دارم. کاش میفهمیدم عاشقت هستم، احساسم را درک میکردم... میدانی من در کلاس عشق همان شاگرد درس نخوانی بودم که همیشه صفر میگرفت. کسی نبود بگوید درس عشق را بخوان، عاشقی را یاد بگیر! چه میدانستم دوستم داری... هزار بار گفتی حرفهایم را از چشمهایم بخوان اما من معنی نگاهت را نمیدانستم؛ چشم خوانی بلد نبودم. فریاد زدی "دوستم داری" اما معنی ابراز علاقه را نمیفهمیدم. باور کن دور شدنهایم از قصد نبود، ماندن را بلد نبودم! حتی گاهی اوقات بیتاب نگاهت میشدم اما معنی احساسم را نمیدانستم... گمان میکردم عشق...