داستان خرافات_ نشر حوزه مشق
https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir خرافات نوید : سلام خانم خوش آمدی دیر کردی ! خوبی ؟ نازنین :آره خوبم ، چقدر هوا گرمه ببخشید عزیزم دیر کردم . رفته بودم کتابی که استاد حقیقت گفته بود رو بخرم همه کتابفروشی ها رورفتم پیدا نکردم .اشتباه کردم تابستون واحد برداشتم . خیلی منتظر شدی ؟ نه بابا اشکال نداره یه کم نگران شدم شکرخدا منم خوبم . اسم کتاب چیه شاید بچه ها داشته باشن برات بگیرم . چاپ جدیدش چند روز دیگه میاد ممنون . چه خبر با مامانت حرف زدی روز عقد معلوم شد . ای وای چی بگم می ترسم ناراحت...