قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته حسن زارع _نشر حوزه مشق

من آمده بودم که برای تو بمیرم گر جان برود جز تو دل آرام نگیرم من آمده بودم وسط دایره ی عشق دور تو بگردم بشوی ماه منیرم من آمده بودم بنهم سر، ببرم عشق بی واهمه جان بازم و باشی تو امیرم افسوس که تقدیر مرابا تو نمی خواست از شش جهت از بخت بدم بست مسیرم بی ذوق جهانی که حسودانه وبی رحم نگذاشت که ثابت کنمت نیست نظیرم هرچند که ثابت قدمم در سفر عشق از بخت بد اینگونه به هجر تو اسیرم یارب چه کنم با دل چون سنگ نگارم همدم نشد وکرد از این دغدغه...
قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته حسن زارع _نشر حوزه مشق

من خراب چشم هایت گشتم از روز نخست! درمصاف عشق زین رو پای عقلم بود سست! شهره بودم پیش از ابن بر مصلحت جویی ولی چشم هایت عقل من را برد وبی رحمانه کشت! داد من را ارثِ مجنون نرگسِ لیلایی ات در صف دیوانگان زین پس مرا باید که جست! عشق تا تابید از چشمت به سینای دلم هرچه ازمن بعد از این جویی تمامش ملک توست! عشق از "من" ساخت یک "تو" لیک در جسمی دگر دل ازآن هم با نگاهی، نذر چشمت، دست شست! "خیسم" از شرم نگاهت ابر "باران" زای من تا تو می باری به...