اثری از هنرمند فرهیخته حسن رشنودی_نشر حوزه مشق
نغمه ی باران فریادِ دل از بوی نم و نغمه ی باران آکنده زِ تشویش و غمم لحظه ی باران ایام جوانی زِ کفم رفته ولیکن در خاطر من تازه شود قصه ی باران دانم زِ کجا میوزد این بادِ جگر سوز زان روز جدایی نَمِ مستانه ی باران شد نقشِ تو بر دفتر نقاشی من خیس اندوه من و بغضِ تو و شانه ی باران آه از نفسِ سردِ زمستان و غریبی آه از غزل و راضی و افسانهی باران روزی چو بهار آید و پایان جدایی گل میکند این غنچه به هنگامه ی باران پروا نکند پروا...