قلم شما

نوشته ای دلنشین از بانوی هنرمند مهاجر

[ ] نیستی جز من خدایا نیستم جز تو کسی پس چرا ترس از جهنم پس چرا دلواپسی تازه فهمیدم تو هستی ذره های هستِ من ظلم اگر شد بر خودم شد از ضمیرِ پستِ من کاعناتی،ممکناتی،ابتدا و انتها آب و خاک و باد و آتش در تو میدارد بقا تو نه بالایی نه پایینی جهان درجسم توست کهکشانها ذره ذره پاره ای از اسم توست تو تولد تو مولد تو منی من ذره ات گلّه ای از عنصرانی و منم چون برّه ات از تو توصیفات دیدم در تمام زندگی کور و کر گشتم، به دست من، عصای بندگی...
آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟
آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟