اثری خواندنی از بانوی هنرمند کیاندخت سلطانی
https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir ثانیه های دلتنکی انگشتان مسیحا… چنگ مینوازد… به گیس گندم زار زنی …در آن سوی رویای خیس که همهست وهم نیست! میدوزد به آغوش شب بی شمع نقاب لبخند را…بر ثانیههای پر تکرار از دلتنگی وقطره قطره ذوب میشود… در خاطرات پنهان میاویزد بغض شبانه را .. به گوشواره های یاقوت صبح آرام آرام چکه میکند تنهایی..! از دریاچه چشمان زنی که … زمزمه میکند آواز مرگ قو را…. واینه چه دلتنگ است در فراق دو چشم زمردی زیبا میشنوی؟؟؟ میبینی؟؟ زنی در وداع با اینه خودکشی کرد!! ❤️ انتشارات بین المللی حوزه مشق...