قلم شما

اثری از بانوی هنرمند اکرم عباس زاده _انتشارات حوزه مشق

بهار به نهایتِ دیوانگی اش رسیده من امّا در ابتدای ترین نقطه ی دوست داشتنت تمام قد ایستاده ام ؛ خسته ام ! آنقدر که حاضرم صدایت را لایِ روزنامه ای بپیچم و برای روزِ مبادا نگه دارم ! آنقدر که می خواهم آمدنت را به تعویق بیندازی تا با لحنِ کوبنده تری بگویم پس کجا بودی این همه مدّت ؟؟؟ و تو ... دست بر قسمت سَرخورده ی شانه ام بگذاری و بگویی ...آرام باش ! آرامم ... آرام ؛ شبیه گلوله ای که آخرین مسافرِ ایستگاه را نشانه گرفته و هِی می رود می رود و باز می...
قلم شما

اثری خواندنی از بانوی هنرمند اکرم عباس زاده_نشر حوزه مشق

پاییز آمده ... من هنوز لَمیده ام کنارِ تنهاییِ ساعت و پنجره و بغض های زخم خورده ، باز هم نمک گیرم می کنند . دلم گرفته ... از خودم از تو از این دقایقِ مسموم و آن کلاغِ غمگین که امروز هزار ساله می شود . دلم می خواهد به خیابان بروم ذهنم را مچاله کنم ؛ و بریزم زیر پایِ عابرانی که هِی یادشان می رود پاییز چندمین فصل سال است ! تو اوّلین کسی بودی که مِهر را باور کردی دیگر فرقی نمی کند که امروز آفتاب کمی زودتر غروب می کند یا نه پاییز آمده و...