قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته اصغر رضایی گماری _انتشارات حوزه مشق

* ‌وقتي توي دلش را خالي کردند با توپ پر آمد! * زندگي سگي، همه را گرگ کرده است. * پروانه نگاهم، گل وجودت را بهترين گل دنيا مي‌بيند‌! * قلب با سکوت، فرياد مرگ را به صدا در مي‌آورد! * با مرگ قلم، همه کاغذها کفن‌پوش مي‌شوند. * بعضي‌ها تشت رُسوايي‌شان‌ به جاي بام‌ از تُشک مي‌افتد‌! * زيرآب زدن‌هايت را که ديدم فهميدم، دوست داشتنت سرابي بيش نيست‌! * آدم‌هاي خشک مغز، هميشه سرشان زير آب مي‌رود‌! * براي بيرون آمدن از کوچه بن‌بست زندگي‌اش‌ از ديوار حاشا بالا رفت‌! * بدون دل دريايي‌، رسيدن به ساحل دوست...
قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته اصغر رضایی گماری_انتشارات حوزه مشق

"اعتراف " هر روز بهانه دست دلم می‌دهم تا برای تو بنویسند! انگار فراموش کرده‌اند من تمام دلخوشی هایم را پیدا کردن ستاره بختم را از آفتاب چشم تو، پیدا کرده ام بگذار یک بار زیر نور این ماه اعتراف کنم هر روز صبح، اگر آفتاب نگاه تو نبود تمام لبخندهای عاشقانه از لب‌ها پر می‌زدند و دیگر پرواز هیچ پرنده‌ای زیبا نبود... هیچ دریایی قایق نداشت و هیچ چمدانی دلش سفر نمی‌خواست! و تمام کوچه های شهر بوی کهنگی می‌دادند و همه فقط به بن بست می‌خوردند! بگذار این بار بلند اعتراف کنم اگر نگاه تو نبود! لب‌ها در...
قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته اصغر رضایی گماری_نشر حوزه مشق

🕊️🦋🌟 باور کن برای پرنده شدن نه بال می خواهم نه آواز فقط لازم است تو آسمان من باشی   #اصغر_رضایی_گماری       ❤️❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب  تبدیل رساله دکتری به کتاب  مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه و رساله در رشته های علوم انسانی و اسلامی استخراج مقاله از پایان نامه و اکسپت مقاله  انجام طراحی جلد و صفحه آرایی در بالاترین کیفیت  ویراستاری حرفه ای کتاب همین الان به کارشناسان حوزه مشق پیام...
قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته اصغر رضایی گماری _نشر حوزه مشق

« روزی که تو صدایم میکنی» می دانم روزی که تو صدایم می کنی وقت نمی کنم چراغ اتاقم را خاموش کنم و با لبخند عکس هایم بر دیوار خانه خداحافظی کنم ! حتی وقت نمی کنم یاداشتی بنویسم که رفته ام و کنار آینه بگذارم ! وقت نمی کنم یک بار دیگر خواب مادرم را ببینم که دارد کفش های مدرسه ام را به پایم می کند و نام کسی را بنویسم که در کوچه های کودکی ام گلی به دستم داد که همه عمر دنبال عطرش بوده ام و خوب می‌دانم وقتی تو صدایم می‌کنی دیگر کسی صدایم...