قلم شما

اثری از آرتمیس افشار از نویسندگان انتشارات حوزه مشق

هیس ، حرف نزن ، چه میخواهی تمام جانم از غم بی جان شده است دیگر نایی برای راه رفتن نمانده است چشمانم را که می‌بندم ، دردهایی که قلبم را شکسته مانند یک رقاصه برایم هنر نمایی میکند واقعا چه کرده اید بامن ؟ من پر از غم شده ام ، پر از حرفهای خاموش خدایا تو میبینی ؟ میبینی که چه کرده اند با من؟ چگونه فراموش کنم؟ تو میگویی ببخش ، میشود بخشید ؟ میشود که انهمه بی عدالتی را فراموش کرد آهای دنیا، آهای، صدایم میشنوی من خسته ام خسته.... هرچه را که میخواهم فراموش کنم...
قلم شما

اثری خواندنی از بانوی هنرمند آرتمیس افشار _نشر حوزه مشق

وقت وصال است، وقت درهم شکستن تمام زنجیرها و قفلهایی که روزگار مدیدی است به دست و پای من زده شده است. سالهاس دنبال تو بودم، سال‌هاست درب خانه ات را بارها و بارها کوبیدم تا درب بگشایی آری ، سالها و ماههاست که منتظر یک نقطه روشن از تو هستم چقدر اشکانم سرازیر شد برای اینکه تو مرا ببخشی بلی ، سالهاست که منتظر یک پاسخ بله از تو بودم و تو صدایم را شنیدی ، به من گفتی باز آی، دور بودن از تو دردناک ترین حس دنیا و جهان بود میدانم که میدانی دور بودن ازتو مرا...