اثری از زهرا عسگری از شاعران انتشارات حوزه مشق
غریبه ی تنها
گرچه حال من خرابه این روزا
واسه هیچ کسی مهم نیس مردنم
مثل یه خوابی که تعبیری نداشت
ساده بود انگاری از یاد بردنم
عطر من واسه همه غریبه بود
چشم من ،هیچکی رو دلبسته نکرد
شونه ی من خونه ی کسی نشد
بودنم کسی رو وابسته نکرد
من به هر کسی رسیدم دیدم
قبلِ من از عاشقی سیر شده
دل من برای هر کی لرزید
گفت برو برای من دیر شده
بوسه هام مرهم هیچ زخمی نشد
حس من به درد هیچ کسی نخورد
منو هیچ آدمی حتی یک شب
تویِ مهمونیِ آغوشش نبرد
چشم من همیشه بارونی بود
ولی غصه هاشو حاشا می کرد
فقط از توو قاب این پنجره ها
عاشقارو هی تماشا می کرد
حتی توی لحظه های اخرم
منو دنیا دست کم می گیره
هر چقدر زندگی از من دور شد
مرگ داره بغلم می گیره
✍️زهرا عسگری
خدمات ما شامل چاپ کتابهای شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایاننامه به کتاب است. شما هم اگر رویایی در سر دارید، با ما در تماس باشید:
09191570936
09393353009
https://hozeyemashgh.ir
انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی