تأمل و درنگی در شکل و فرمی از شعر نو معرفی شعر نو تضمین
معرفی نویسنده مقاله:کریم شاهسون،دانش آموخته دوره دکترای زبان وادبیات فارسی،مدرس آموزش وپرورش ودانشگاه فرهنگیان
تألیفات:
هبوط درآغوش مادر(مجموعه شعر)،شاعرانه ها وباورانه هادرنامه ها ونثرنیما(گزینشی ازاندیشه ها ونوشته های نیما)،ازعناب فلق تا گلنارشفق(تصاویرطلوع وغروب خورشیددرپانزده شاعرسبک خراسانی)،تالیف کتب آموزشی
نمونه ای ازمقالات:
وادی ایمن درقرآن وشعرحافظ(دایرة المعارف بزرگ اسلامی)،نگاهی جمال شناسیک به نثرروزبهان بقلی درنعت رسول اکرم(ص)(علمی پژوهشی)،آیات قرآنی درنثرعین القضات همدانی،گذری برواقعه مغول درتاریخ وشعرمعاصر،سخن حلاج درترازوی حلاجان سخن، حق وحقوق شهروندی درقرآن ونهج البلاغه وادبیات
💎
تأمل و درنگی در شکل و فرمی از شعر نو
معرفی شعر نو تضمین
دکتر کریم شاهسون
پس از جاری شدن شطّ جلیل شعر نو فارسی، از آغاز تا کنون، شاعران نوسرا، به بدیعآوری و هنرنمایی در این شکل از شعر فارسی پرداختهاند و سعی بلیغ نمودهاند تا با فنون مختلف که حدّ یقف ندارد به «آشناییزدایی» و «برجستهسازی» در شعر نو بپردازند تا همچنان تنور شعر نو فارسی از حرارت و گداختگی نفسرد. کتابها و مقالاتی نیز در این باب نوشته شده است که کمکم برای خود، قفسهای در کتابخانهها و کتابفروشیها، دست و پا کرده است. این نوآوری ها، از موسیقی واژگان تا پرداختن به مفاهیم نو و شکلدهی و فرم دادن به ساختار شعر تا استفاده از علوم جدید همچون سینما و فیلم و فیلنامه را در این هنرآوریها میتوان دید.
برای مطالعه این نمونهها میتوان به کتابهایی چون «گزارههایی در ادبیات معاصر ایران»، «گونههای نوآوری در شعر معاصر ایران»، «ساختار زبان شعر امروز»، «طرح و ساختارهای تازه و ابتکاری در شعر معاصر ایران»، «داستان دگردیسی» و کتابهای نقد دیگری که بین مخاطبان شعر و ادبیات شهرت بیشتری دارد و به این موضوعات پرداختهاند مراجعه کرد. همچنانکه زنده یاد اخوان ثالث در کتابهای ارجمند «بدعتها و بدایع نیما» و «عطا و لقای نیما» به تحلیل و نوآوریها در شعر نیمای یوشی پرداخته است.
پرداختن به جزئیات این کتابها حدیث ما را از مقاله به کتاب میکشاند و موجب دور افتادن از مقصود اصلی است. اما به اشاره و به قدر لزوم به طرح برخی از این کتابها در مورد بدایع و نوآوریها که در شعر نو اتفاق افتاده میپردازیم. توجه به این نکتهها و موضوعات میتواند این هنرسازهها و هنرآوریها را از حالت ناخودآگاه در ضمیر شاعران در ساخت خودآگاه شاعران امروز بپروراند و کمک بیشتری به غنای شعر امروز داشته باشد.
استفاده از طرح و ساختارهایی همچون سفرنامه، نامه، اتوبیوگرافی، چیستان و معما، آگهی تبلیغاتی، بیان خواب، آیات قرآنی، نیایش، کاریکلماتور، پیامک نمایشنامه، نقاب، فراخوانی شخصیتهای تاریخی، طرح ساختار سینمایی، طرح و ساختار داستانی و استفاده از روشهای معمول در سینما و داستان، شیوههایی بوده است که در شعر نو بر تنوع آن افزوده شده است و خواننده را با جذابیتهای تجربه نشده در شعر آشنا کرده است.
شعر نو از آغاز، تغییر و تغیّرهایی در شکل و فرم و محتوا به خود دیده است و این بُت عیّار هر از چندگاه، شکلی جدید به خود میگیرد و این پویایی و حرکت، نشان از حیات و ادامه زندگی این نوع شعر دارد. شعر نیمایی، شعر سپید، هایکو، شعر حجم، کانکریت، کاریکلماتور، موج نو، سهگانی، شاملویی و شعر منثور و نامهایی از این دست در دنیای شعر نو پیچیده و در آینده نزدیک نیز، شعبدهها و تردستیهای دیگر، در این فن شریف بیگمان خواهیم دید.
اما آنچه ما در این مقال و مجال میپردازیم، یک پا در میدان شکل و فرم است و یک پای دیگر در میدان معنا و مفهوم و آن استفاده از آرایه و هنر سازه تضمین در شعر نو میباشد.
تضمین در لغت به معنی پشتوانه، وثیقه، پایندانی، پذرفتاری، تعهّد، ضمانت، کفالت، ضامن شدن، تاوان دادن، در پناه و معانی ای از این دست دارد و در اصطلاح ادبی، وقتی شاعر، آیه و حدیث یا بیت و مصرع در اثنای شعر خود میآورد، از آرایه تضمین بهره برده است. در کتاب «مجمع الصنایع فی علوم البدایع» از منابع ادبی قرن یازدهم در مورد تضمین آمده است: التضمین: عبارت است از آنکه شاعر، مصرعی یا بیتی یا زیاده، از شعر دیگری بر سبیل عاریت نه به طریق سرقت، در شعر خود بیاورد، به جایی که سخت مناسب باشد. اما باید که این شعر بیگانه مشهور بود و اگر اشارت بدان کنند، تهمت سرقت نشود و تضمین مصرع و کم از مصرع را «ایداع» و «رفو» نامند و تضمین بیت و زیاده از بیت را «استعانت» خوانند.
نکاتی که از این مطالب میتوان برداشت کرد اینکه، تضمین موجب ایجاز در کلام و توسّع در مفهوم و تنوع در موضوع میشود و همین موجب التذاذ مخاطب میگردد. باید توجه داشت، شاعر باید به نوعی قسمت تضمین شده را مشخص کند تا از اتهام سرقت ادبی مُبرّا باشد. نام بردن شاعر، داخل گیومه قرار دادن تضمین یا برجسته نوشتن آن یا توضیح در پاورقی نوشته از این شیوههاست. بخش تضمین شده باید بیت یا مصرع برجستهای باشد که تناسب دلپسندی از لحاظ مفهوم و موسیقی شعر داشته باشد تا بر اعتبار و زیبایی شعر بیفزاید. گاهی شهرت بیت یا مصرعِ تضمین، شاعر را از اشارت به تضمین بودن کلامش بینیاز میکند. به آوردن آیه و حدیث و مَثَل و اشارات داستانی در کلام، اقتباس و تلمیح و ارسال المثل نیز میگویند که اکنون محل بحث ما نیست. گاهی شکلهای مختلف در تضمین، شاعران را به وادی تفنّن در صنعت تضمین میکشاند و طبع آزماییها به شکل مربع و مخمّس و مسدّس در قالب مسمّط از این گون به شمار میرود.
تضمین از چند کلمه تا مصرع و بیت و گاهی چند بیت و گاهی هم یک شعر کامل را شامل میشود.
اکنون برای تنویر بیشتر موضوع، نمونههای مختلفی از تضمین از گذشتههای دور تا دوره معاصر را شاهد مثال خواهیم آورد.
نمونههایی از تضمین در ادبیات کهن و کلاسیک ما:
خیز تا خاطر بدان ترک سمرقندی دهیم
«کز نسیمش بوی جوی مولیان آید همی»
حافظ مصرعی از رودکی را تضمین کرده است.
چه خوش گفت فردوسی پاکزاد
که رحمت بر آن تربت پاک باد
«میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است»
سعدی بیتی از فردوسی را تضمین کرده است.
جز این نگویم شاها که رودکی گوید
«خدای چشم بد از ملک تو بگرداند»
مسعود سعد سلمان مصرع رودکی را تضمین کرده است.
حافظ از جور تو حاشا که بگرداند روی
«من از آن روز که در بند توام آزادم»
حافظ مصرع دوم را از شیخ سعدی تضمین کرده است.
مرا خود نباشد زبان آوری
چنین گفت در مدح شَه عنصری
«چو از راستی بگذری خم بود
چه مردی بود کز زنی کم بود»
سعدی بیتی از عنصری را تضمین کلام خود آورده است.
بی تو شب تنهایی، زین ذوق که میآیی
تا کی من سودائی «بنشینم و برخیزم»
ذوقی اردستانی در مصرع دوم بخشی از مصرع سعدی را تضمین کرده است.
در شاعران معاصر نیز که به سبک شعر کلاسیک و سنتی ما شعر سرودهاند، آرایه تضمین جایگاه ارجمندی دارد. به نمونههایی از این گونه شعر نیز اشارتی از چند شاعر خواهیم داشت. نمونهها:
من و این ناله زار، من و این باد سحر
«آه اگر ناله زارم نرساند به تو باد»
اخوان مصرعی را از حافظ تضمین کرده است (عاشقانهها و کبود، ص 65)
«هستم اگر میروم» خوشتر از این پند نیست
بسته به زنجیر را لیک خوشایند نیست
فریدون مشیری بخشی از مصرع اقبال لاهوری را تضمین کرده است. (گناه دریا، ص65)
مرا فشرد در آغوش و خندهای زد و گفت
«رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند»
فریدون مشیری مصرعی از حافظ را تضمین کرده است. (تشنه طوفان، ص6)
میوهای شیرینتر از تو کی دهد
«باغ سبز عشق کو بی منتهاست»
شفیعی کدکنی با تضمین مصرعی از مولانا. (زمزمه ها، ص16)
«زین آتش نهفته که در سینه من است»
خورشید شعله … نه، شرری پیش چشم تو
قیصر امین پور، مصرعی از حافظ را تضمین کرده است. (دستور زبان عشق، ص48)
رعایت کن آن عاشقی را که گفت
«بیا عاشقی را رعایت کنیم»
قیصر امینپور مصرعی از سیدحسن حسینی را تضمین کرده است. (دستور زبان عشق، ص66)
«هر شب ز غمت میان خون میخوابم»
همسایه خبر نداری از همسایه
مصطفی علیپور، مصرعی از حافظ را تضمین کرده است. (گزیده اشعار، ص199)
نفس بریده به دیدارت از ورای زمان
«سوار ثانیهها در غبار میآید»
محمد عزیزی با تضمین مصرعی از سپیده کاشانی (از ما جز این ترانه نمیماند، ص71)
همانگونه که در شاهد مثالها دیده شد، معاصرین نیز به آوردن تضمین، اقبال دارند و این ابیات تضمینی منحصر به ابیات درخشان گذشتگان نبوده و گاه مصرعی از اشعار معاصرین نیز تضمین شده بود و بخش تضمین گاه در مصرع اول و گاه در مصرع دوم بیت قرار گرفته بود.
اما بخش اصلی موضوع بحث ما در آنچه پس از این میآید شکل میگیرد؛ اینکه تضمین نه تنها در شعر کلاسیک و سنتی معاصر، بلکه در شعر نو نیز کارآمدی و پویه و حیات خود را حفظ کرده است و موجب پیوند عمیقی میان ادبیات کهن و معاصر گردیده است و این هنرنمایی بیشتر در بین شاعرانی که با ادبیات کهن ما پیوستگی و دلبستگی دارند، دیده میشود.
شعر نو به رغم داعیهداران شعر کلاسیک، که از پذیرفتن و به رسمیت شناختن شعر نو امتناع میکردند، خود را صلحجو و آشتی خواه نشان داده است و آرایه تضمین، نمونهای از این مهرورزی و دوستی است که ورود تضمین در تار و پود شعر نو، چه در معنا و چه در مفهوم و چه در ساختار، بر جذابیت و گستردگی و دامنه مفهوم در شعر نو افزوده است و پیوندی مبارک بین اصطلاحات و واژگان که عمرشان گاه از هزار گذشته و با واژگان و کلمات جوانتر برقرار کرده است و هرچه استفاده از آرایه تضمین در شعر نو، مناسب و به قاعده و خوش افتاده، بیاغماض بر ارج و قرب کلام و شعر افزوده است.
البته شاعران معاصر در شعر نو، تنها به تضمین کلام شاعران کهن، بسنده نکردهاند و گاه سطرهای درخشان شاعران معاصر را نیز در اثنای کلام و یا حُسن ختام شعر خود تضمین کردهاند و همانطور که گفته شد، استفاده از این آرایه، پیوند عمیق و گوارایی بین شاعران نو و کهن، سنت و نوآور و شعر «در زمانی» و «هم زمانی» برقرار کرده است. اما اینکه تضمین در کدام بخش شعر استفاده میشود و چه تضمینهایی موفقتر بوده است، نیازمند درنگ و تأمل و تتبع بیشتر است که در این بخش علاوه بر نمونهها، پیشنهادی نیز خواهیم داشت.
نمونهها:
«خفتگان نقش قالی» همنوا با من
من شنیدم کز خدا هم غیبتی کردند
مهدی اخوان ثالث بخشی از مصرع طالب آملی را تضمین کرده است. (آخر شاهنامه، ص124)
همه خاموش نشستیم و تماشا کردیم
آن صدا اما خاموش نشد
«… آی آدمها …»
«آی آدمها …»
فریدون مشیری با تضمینی از شعر نیما (مروارید مهر، ص32)
تو نیز خواهی آمد
و باغهای دنیا را خواهی دید
«کشتی نشستگان و کشتی شکستگان دنیا»
و تشنگان ساحل دریا را
منوچهر آتشی با تضمین از شعر حافظ (آواز خاک، ص100)
تاریخ سرفراز شمایان
به هر بهار
در گردش طبیعت
تکرار میشود
زیرا که سرگذشت شما را
به کوه و دشت
«بر برگ گل
به خون شقایق
نوشتهاند»
محمدرضا شفیعی کدکنی با تضمینی از شعر حافظ (از بودن و سرودن، ص61)
روزگاری شد و آن گونه که شاعر میگفت
«مهرگان آمد و سیمرغ بجنبید از جای»
شفیعی کدکنی با تضمینی از شعر فرخی سیستانی (خطی ز دلتنگی، ص72)
بیداری زمان را
با من بخوان به فریاد
ور مرد خواب و خفتی
«رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن»
محمدرضا شفیعی کدکنی با تضمین مصرعی از مولانا (در کوچه باغهای نیشابور، ص26)
«یکی بر سر شاخ بُن میبُرید»
و حس کرده بود
که سیبیست سرخ و درشت
و باید بیفتد به دامان یار
عُمران صلاحی با تضمینی از شعر مولانا (گزینه اشعار، ص126)
در شب بیداد من، فرهاد میگرید
و چه بیفریاد:
«جهان پیر است و بی بنیاد»
محمود مشرف آزاد، با تضمینی از شعر حافظ (گزینه اشعار، ص130)
خسته از تکرارها و ملالتها
در دستانم چراغ جستجو میسوخت
و ندایی به رفتنم میخواند
فریاد زدم:
«از دید و دد ملولم و انسانم آرزوست»
آوازی برآمد:
این جا قلمرو دیوان و ددان و بدان است.
محمدرضا ترکی، با تضمینی از شعر مولانا (هنوز اول عشق است، ص105)
شگفتا!
بی آنکه «ز دانش برد توشهای»
همین جعبه جادویی پیش رو
«جهانی ست بنشسته در گوشهای»
محمدرضا روزبه با تضمینی از شعر ادیب پیشاوری (از پیله تا پروانگی، ص15)
«از همین روزنِ
گشوده به دود
میتوانم تو را
هنوز ستود
محمد عزیزی، تضمین از شعر فریدون مشیری (سفیدخوانی، ص33)
ترانههای آب را
با آفتاب تقریر کن
شگفتی چشمهایت را
با «ثلاثة غسالهی» صبح
محمد عزیزی، با تضمین از شعر حافظ (سفیدخوانی، ص144)
از سینما آمدهام،
به تالار بزرگ خیابانها
و نمیدانم …
«به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژندة خود را »
بیژن نجدی، با تضمین از شعر نیما (پسرعموی سپیدار، ص91)
چشم فرو بندیم
انگشتهای باز دست ما
آن گاه غروب خواهد کرد
در طرح زخم ناک غروب
«آی عشق آی عشق
چهرة سرخت پیدا نیست»
بیژن نجدی، با تضمین از شعر احمد شاملو (پسرعموی سپیدار، ص176)
اخوان در شعر چاووشی از دفتر زمستان، هم از حافظ و هم از نیما تضمین کرده است.
… از اعطای درویشی که میخواند:
«جهان پیرست و بی بنیاد، از این فرهادکش فریاد …»
که میگوید بمان اینجا؟
که پرسی همچو آن پیر به درد آلودة مهجور:
خدایا «به کجای این شب تیره بیاویزم قبای ژنده خود را؟» (گزیده اشعار، ص85)
برای پرهیز از اطاله کلام به همین نمونهها بسنده میکنیم.
همانطور که دیدیم تضمین در شعر نو، اگر به درستی در بافت کلام قرار گیرد، بر زیبایی و قدرت و استحکام ابیات میافزاید. در این نمونهها بخش تضمین شده، گاه در ابتدا و گاه در میانه و پارهای اوقات نیز در بخش فرجامین کلام، شعر را آراسته بود. هرچند که هر بخش شعر که بیت یا مصرع تضمین را طلب کند همان بخش، محل مناسب بیت یا مصرع تضمین است، اما میتوان این نوع شعر را نیز قاعدهمند کرد. به عنوان مثال همانطور که در قالب رباعی، شاعر میکوشد تمامی هنرمندی و جان کلام را در مصرع پایانی بگنجاند و سه مصرع قبلی تمهیدی برای مصرع چهارم است. در این نوع شعر که آن را «شعر نوتضمین» نامیدیم، میتوان بیت یا مصرع تضمین را در بخش پایانی شعر قرار داد و شعر را به گونهای پیش برد که در بیت تضمین، نقطه درخشان و پایان شعر (perfect ending) اتفاق بیفتد. برای نمونه چند شاهد مثال از سرودههایم را تقدیم میکنم:
اگر تمام عمرت، عاشق باشی
باز هم کم است
حتی پس از مرگ هم
باید عاشق بمانی
و در رؤیای معشوقت
خودنمائی کنی
که «عشق را
آغاز هست
انجام نیست»
با تضمینی از شعر سعدی
با یک نگاه
به تار و پود عشق
گرفتار می شوی
و نهیب میزنی:
«وا فریادا ز عشق … وا فریادا …»
با تضمین مصرعی منسوب به ابوسعید ابوالخیر
من کویرم،
تشنه کامم،
سالهاست
با توام …
ای آرزوی صد هزاران سرو و گُل
«آسمان شو
ابر شو
باران ببار»
با تضمین مصرعی از مولانا
من به تو فکر میکردم
من به تو فکر میکنم
من به تو فکر خواهم کرد
حتی وقتی
«در کالبدی کشند
خاک من و تو …»
با تضمینی از رباعیات خیام
حلاج وار
اگر سَر
به بلندای دار آورم
باز هم از عشق،
خواهم سرود
أنا العشق
«نام من عشق است
آیا …
میشناسیدم»
با تضمین مصرع درخشانی از زنده یاد حسین منزوی
آنچه برای پایان سخن میماند، آرزو و امیدواریِ توجّه شاعران و سرایندگان جوان در این شکل و فرم از شعر نو است، تا ضمن رواج این نوع شعر، ابیات و سطرهای درخشانی نیز از گذشتگان و معاصرین به ادب دوستان عرضه شود و هم به غنای ادبی علاقهمندان شعر کمک کند، چراکه شاعران را نیز آرزویی جز این نیست که شعرشان پس از سُرایش و جوشیدن از دل و مرقوم شدن بر صفحه کاغذ، پس از شنیدن مقبول اُفتد و دهان به دهان نقل شود که این از نشانههای شعر سلیم و دلپذیر است و اگر غیر از این باشد، به قول بزرگان ادیب ما، شعر پیش از سُرایندة خود تن به خاکِ هلاک داده است و این برای سرزمینی که شُهره به سرود و سرواد و سُرایش چامه و چکامه است زیبنده نیست؛ پس تا بادا، نامِ نامداران و نامآورانِ دانش و فرهنگ و شعر و شعور و فرهیختگی و فرزانگی در این دیارِ کهن سال، دیرپا و دیرنده و دیریاز باشد. ایدون باد!
منابع:
1) اخوان ثالث، مهدی: گزیده اشعار، مروارید
2) امین پور، قیصر: دستور زبان عشق، مروارید
3) آتشی، منوچهر: آواز خاک، نگاه
4) ترکی، محمدرضا: هنوز اول عشق است، تکا
5) روزبه، محمدرضا: از پیله تا پروانگی، شهرستان ادب
6) ——- : طرح و ساختارهای تازه و ابتکاری در شعر معاصر ایران، پژوهش روزگار
7) شفیعی کدکنی، محمدرضا: از بودن و سرودن، زمزمهها، خطی ز دلتنگی، در کوچه باغهای نیشابور، سخن
8) شمیسا، سیروس: انواع ادبی، میترا
9) صدیقی حسینی: مجمع الصنایع فی علوم البدایع، تصحیح محمد خشکاب، سفیر اردهال
10) صلاحی، عمران: گزینه اشعار، مروارید
11) عزیزی، محمد: سفیدخوانی، از ما جز این ترانه نمی ماند، روزگار
12) علیپور، مصطفی: گزینه اشعار، تکا
13) مشیری، فریدون: گناه دریا، تشنه طوفان، چشمه و سخن
14) مشرف آزاد، محمود: گزینه اشعار، تکا
15) نجدی، بیژن: پسرعموی سپیدار، تکا
16) دیوان های سعدی، حافظ، مسعود سعد، ذوقی اردستانی، مولانا، …
17) فرهنگ فارسی دهخدا، معین، عمید
18) همایی، جلالالدین: فنون بلاغت و صناعات ادبی، هما
19) شکل شناسی تضمینهای فارسی، نشریه زیباشناسی ادبی
💎
روابط مجموعه بین المللی حوزه مشق