یادداشت ها

یادداشتی از دکتر فردین احمدی درباره همایون ارشادی ، مرد نجیب سینمای ایران

خاموش شد چراغ آرامش؛ بدرود مرد نجیب سینمای ایران

نویسنده: دکتر فردین احمدی مدیر مسئول انتشارات بین المللی حوزه مشق

گاهی روزگار، آرام‌ترین صداها را از ما می‌گیرد؛ همان صداهایی که بدون فریاد، در جان‌مان رسوخ می‌کردند.
امروز، سینمای ایران، یکی از آرام‌ترین و نجیب‌ترین چهره‌های خود را از دست داد.
همایون ارشادی، مردی که در قاب دوربین، سکوت را به زبان بدل کرد، در میان اندوه هزاران دوستدار هنر، به سفر ابدی رفت.

خبر درگذشت او، مثل بادی آرام اما سرد، از لابه‌لای شبکه‌ها و رسانه‌ها گذشت و ناگهان دل‌های ما را لرزاند.
در روزگاری که نام‌ها می‌آیند و می‌روند، او ماندگار شد؛ چون به‌جای بازی در نقش‌ها، نقشِ انسان بودن را به زیبایی زندگی کرد.

از «طعم گیلاس» تا «در دنیای تو ساعت چند است»، هر جا که بود، حضوری داشت از جنس سکوت و اندیشه.
او از آن‌دست بازیگرانی بود که هرچقدر هم نقش کوتاه می‌شد، حضورش بلند بود.
چشمان نافذش، آرامشش، و نگاه متفکرش، در ذهن تماشاگر می‌ماند؛ مثل تصویری که هیچ‌گاه تار نمی‌شود.

همایون ارشادی، متولد ۵ فروردین ۱۳۲۶، در رشت دیده به جهان گشود.
در جوانی مهندس معماری بود، اما گویا تقدیر، نقشه‌ای دیگر برایش داشت.
او دیر به دنیای سینما آمد، اما وقتی آمد، همه را شگفت‌زده کرد.
عباس کیارستمی، او را برای فیلم جاودانه‌اش، «طعم گیلاس» برگزید؛ فیلمی که در جشنواره کن، نخل طلا گرفت و نام ایران را جهانی‌تر کرد.
اما چیزی فراتر از افتخارات بین‌المللی در او نهفته بود: اصالت، متانت و نوعی سادگی باشکوه.

ارشادی نه به‌دنبال شهرت بود و نه در پی جنجال.
همیشه همان‌گونه که بود، باقی ماند: آرام، محترم، و بی‌ادعا.
وقتی صحبت می‌کرد، صدایش آرام بود، اما هر واژه‌اش وزنی داشت.
وقتی بازی می‌کرد، نگاهش گویا بود، بی‌آنکه نیاز به اغراق یا هیجان داشته باشد.

او از آن نسل نادر هنرمندانی بود که بیش از آنکه از بازی در نقش‌ها لذت ببرند، در فهمیدن و احساس کردنِ آن‌ها غوطه‌ور می‌شدند.
در آثارش می‌شد ردّی از تفکر دید؛ گویی پیش از هر پلان، پیش از هر جمله، با خود خلوت می‌کرد تا بداند «این صحنه چه می‌خواهد بگوید؟».

در روزگار پرهیاهوی امروز، که فریادها جای اندیشه را گرفته‌اند و شهرت از معنا پیشی گرفته،
او نماد سکوتی معناگر بود.
هیچ‌گاه خود را در مرکز توجه نمی‌خواست، اما همه نگاه‌ها به سمتش می‌چرخیدند.
همایون ارشادی، بازیگری بود که حتی «نبودنِ»ش هم حضوری داشت.
در سینمای ایران، چنین روحی کمیاب است.

از همکاری با کیارستمی تا حضور در آثار کارگردانان نسل جدید، از «در دنیای تو ساعت چند است» تا «به رنگ ارغوان»، همیشه چیزی از وقار در نقش‌هایش موج می‌زد.
او در هر فیلم، خودِ واقعی‌اش را پنهان نمی‌کرد، بلکه همان انسان آرام و اندیشمند را با خود به درون قاب می‌آورد.
حتی وقتی در نقش مردی خسته از زندگی ظاهر می‌شد، در چشمانش نوری از امید بود؛ امیدی بی‌صدا اما واقعی.

شاید راز محبوبیت او همین بود:
ساده بودن در عمیق‌ترین شکل ممکن.
بسیاری از بازیگران با فریاد و نمایش می‌درخشند، اما ارشادی با سکوت می‌درخشید.
او به ما آموخت که می‌توان انسان بود، بدون آنکه فریاد زد؛ می‌توان مؤثر بود، بی‌آنکه خود را تحمیل کرد.

امروز، در فقدان او، دلمان خالی است.
اما در پس این غم، چیزی آرام‌بخش نیز هست:
یاد و میراث او، خاموش نمی‌شود.
هنرمندانی چون همایون ارشادی نمی‌میرند، تنها از قاب تصویر، به قاب دل‌ها کوچ می‌کنند.
هر بار که فیلمی از او ببینیم، حس می‌کنیم هنوز در آن سوی دوربین نشسته و با همان نگاه متفکر، ما را تماشا می‌کند.

سینمای ایران به امثال او مدیون است؛ به آن‌هایی که نه فریاد زدند، نه شعار دادند، بلکه با سکوتشان فرهنگ ساختند.
در دنیایی که سرعت، هیاهو و شهرت لحظه‌ای همه چیز را بلعیده است، او نشان داد که «آرامش» هنوز زیباست و هنوز می‌تواند معنا بسازد.

رفتنش، نه‌تنها پایان حضور یک بازیگر، که خداحافظی با «وقار ایرانی» در سینماست.
او از همان نسل بود که می‌دانست هنر یعنی تعهد، یعنی اخلاق، یعنی انسان ماندن.
و شاید همین است دلیل اندوه عمیق ما امروز: از دست دادن کسی که بی‌آنکه فریاد بزند، در جان ما خانه کرد.

در این چند ثانیه تصویر، که چهره‌اش را می‌بینیم،
همه چیز خلاصه شده است: سکوت، آرامش، اندیشه، و عشق به زندگی.
در لبخند ملایمش، سال‌ها تجربه نهفته است و در چشمانش، فلسفه‌ای از بودن.
چنین چهره‌هایی تکرار نمی‌شوند؛ چون آن‌ها بیش از آنکه از خاک باشند، از نورند.

روحش شاد و یادش ماندگار.
باشد که سینمای ما، قدر چنین انسان‌هایی را بداند و نسل‌های بعد، از مسیر فروتنی و اصالت او بیاموزند.

با اندوهی عمیق و احترام به تمام دوستداران سینما و فرهنگ،
دکتر فردین احمدی
مدیرمسئول انتشارات بین‌المللی حوزه مشق

 

 

 

از قلم تا جاودانگی… با شما!
انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و بوم فعالیت می‌کند. ما به جای ساختن کتاب‌های سطحی، به خلق آثار ماندگار و حمایت از نویسندگان و شاعران عزیزمان افتخار می‌کنیم. هر نقدی که از روی خیرخواهی و سازندگی باشد، گوش جان می‌سپاریم؛و با قدرت به مسیرمان ادامه می‌دهیم.

خدمات ما شامل چاپ کتاب‌های شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایان‌نامه به کتاب است.

انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی.

09393353009

09191570936

#چاپ_داستان #چاپ_شعر #چاپ_رمان #داستان #شعر #رمان #شاعر #نویسنده #چاپ_کتاب #فردین_احمدی #حوزه_مشق #انتشارات_حوزه_مشق #نویسنده #محقق #پژوهشگر #مترجم #ایران #قلم #کتاب #ادبیات #فرهنگ #هنر

Author Image
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟
آیا کتابی در دست نوشتن یا آماده ی چاپ دارید ؟
موضوع کتاب شما چیست ؟
چرا چاپ کتاب در حال حاضر برای شما مهم است؟
کتاب شما حدودا چند صفحه است ؟
برای چاپ کتاب خود چه خدماتی نیاز دارید ؟
برای چاپ کتاب خود حاضرید چه میزان سرمایه گذاری ‌کنید؟
چه زمانی می خواهید چاپ کتاب را آغاز کنید ؟