تازه های کتاب

کتاب «پروین اعتصامی:شعری برای زندگی » به قلم دکتر مریم نقدی « مانارز» از نویسندگان انتشارات حوزه مشق

پروین اعتصامی:شعری برای زندگی نویسنده:دکتر مریم نقدی « مانارز» فهرست مطالب ۱. طلوع یک ستاره ۲. آوای آموختن ۳. زنی در میان چالش ها ۴. اولین شعله های امید ۵. آینه ای برای حقیقت ۶. درخشش در سایه ها ۷. زنی که مرزها را شکست ۸. سفر به عمق شعر ۹. ستاره ای که همیشه می درخشد ۱۰. مرگ، اما نه فراموشی ۱۱. پیام پروین برای امروز ۱۲. شعری برای زندگی معرفی  کتاب پروین اعتصامی، یکی از درخشان‌ترین ستارگان آسمان ادبیات فارسی، زنی بود که در زمانه‌ای مملو از محدودیت‌ها برای زنان، با صدای شفاف و قدرت قلمش مرزها را...
تازه های کتاب

ک « در جستجوی رنگ ها:  روایت زندگی و افکار سهراب سپهری به قلم دکتر مریم نقدی « مانارز» از نویسندگان...

در جستجوی رنگ ها:  روایت زندگی و افکار سهراب سپهری نویسنده: دکتر مریم نقدی « مانارز» ۱.در دل کویر: تولد یک شاعر ۲.آغاز سفر: مسیر پر پیچ و خم هنر ۳.خطوطی که جان می گیرند ۴.از سکوت تا کلمات: تولد اشعار جاودان ۵.در جستجوی حقیقت: سفرهای جهانی ۶.آرامش در میانه طوفان ۷.رنگ ها و واژه ها: هم نشینی شعر و نقاشی ۸.در آغوش عشق: قلبی که می تپید ۹.لحظه هایی که هرگز نمی گذرند ۱۰.جاده ای به سوی بی نهایت ۱۱.سهراب از نگاه دیگران ۱۲.در جستجوی رنگ ها: الهامی برای زندگی معرفی کتاب «در جستجوی رنگ‌ها: روایت زندگی و افکار...
تازه های کتاب

کتاب « خسرو آواز ایران؛ داستان مردی که با نغمه ها جاودانه شد » به قلم دکتر مریم نقدی «...

خسرو آواز ایران؛ داستان مردی که با نغمه ها جاودانه شد نویسنده: دکتر مریم نقدی « مانارز» فهرست مطالب ۱. در آغوش موسیقی ۲. راه دشوار ۳. صدایی که ماندگار شد ۴. جادوی مرغ سحر ۵. درس های استاد ۶. صدای مردم ۷. راز ماندگاری ۸. صدایی برای همیشه ۹. سایه های زندگی ۱۰. باغ دلگشا ۱۱. وداع خسرو ۱۲. میراث جاودان معرفی کتاب "خسرو آواز ایران؛ داستان مردی که با نغمه‌ها جاودانه شد" سفری است به دنیای یکی از پرافتخارترین و تأثیرگذارترین هنرمندان تاریخ موسیقی ایران، استاد محمدرضا شجریان. این کتاب نه تنها زندگی‌نامه‌ای ساده، بلکه قصه‌ای الهام‌بخش از...
قلم شما

اثری از مهناز نیکفر از شاعران انتشارات حوزه مشق

رفاقت باران بهانه بود تا زبان واژه را بشویم از حروف نامت و به بند رخت بیآویزم سمت همیشه مرتب تخت را به دیوار بسپارم و درختی را به آغوش بگیرم که از جراحت سرشاخه‌ها چهل  بال در بیاورد به فروغ بگویم دستانم را در باغچه بکارد و گیس افکارم را بیرون بکشد از دست‌های تهی مردانه دهان فنجانم بسوزد از چایِ داغ منفرد و عریانی نیم‌تنه‌های قرمز را با حریر سفید بپوشانم زانو بزند دریا مقابلم موج موج نفس به درون بکشم و بیرون بدهم ته‌مانده‌های انتظار را به چشم‌هایم بگویم به خانه برگردند و جای خالی اسب‌های وحشی...