اثری از مینا محمدی ناراب از شاعران انتشارات حوزه مشق
«مینا »
یه روز سرد زمستونی
گلین خانوم با درد زیاد از جاش بلند شد اونقدر سنگین شده بود که به سختی کارهای خونه رو انجام میداد همش ناله میکرد لطف علی که از ناراحتی گلین خانوم ناراحت بود بهش دلداری میداد و میگفت میدونم خیلی اذیت میشی نگران نباش در عوض تمام این درد ها و سختی ها خدا بهت یه دختر میده تو روز پیری میشه عصای دستت گلین خانوم میگه اخه الان تو سن ۴۰ سالگی بعد ۷ تا بچه این بچه رو میخواستم چیکار گلین و لطف علی ۷ تا بچه داشتن ۱ دختر و ۶ تا پسر
بلاخره درد زایمان گلین شروع شد بچه که نصبتا درشت هم بود انگار قصد دنیا اومدن نداشت گلین درد میکشید و لطف علی به بالای پشت بام رفته بود و اذان میگفت
رسم بود هر زائویی که زایمانش سخت بود یه نفر میرفت رو پشت بوم و اذان میگفت. این بار لطف علی با اشک اذان میگفت
و دستش رو به آسون بلند کرده بود از سوز صدای لطف علی همه اهل ده دست به دعا شده بودن .
شهربانو مادر گلین خانوم بالای سرش بود. با کمک قابله صدای جیغ گلین بلند شد و صدای گریه بچه بلندشد.
یه دختر تپل و زیبا وچشم عسلی به دنیا اومد.
اشک شوق مهمان چشمان لطفی علی بود.
بچه رو شهربانو برد و به پهلوان سلطان علی تحویل داد و مژدگونی خوبی هم گرفت. همه مژدگانی ها چه خلعت چه پول میرسید به قابله .
لطف علی که از قبل میدونست بچه دختره از همه خوشحال تر بود.
مینای قصه ما به دنیا اومد.
مینا محمدی ناراب
از قلم تا جاودانگی… با شما!
انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و بوم فعالیت میکند. ما به جای ساختن کتابهای سطحی، به خلق آثار ماندگار و حمایت از نویسندگان و شاعران عزیزمان افتخار میکنیم. هر نقدی که از روی خیرخواهی و سازندگی باشد، گوش جان میسپاریم؛و با قدرت به مسیرمان ادامه میدهیم.
خدمات ما شامل چاپ کتابهای شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایاننامه به کتاب است.
انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی.
#چاپ_داستان #چاپ_شعر #چاپ_رمان #داستان #شعر #رمان #شاعر #نویسنده #چاپ_کتاب #فردین_احمدی #حوزه_مشق #انتشارات_حوزه_مشق #نویسنده #محقق #پژوهشگر #مترجم #ایران #قلم #کتاب #ادبیات #فرهنگ #هنر