پایتخت شعر ایران

حضرت عشق... وقتی دست دردست توام... من به ترانه عاشق میشوم... به لبخندهایت،به چشمانت میان دونگاه،به زیبایی عشقت،به لطافت قلب مهربانت،به وسعتِ تبسمِ یک زندگی... وقتی دست دردست توام.... من به ترانه عاشق میشوم... حضرت عشق...بیا،بیادست دردست هم دردشت شقایق ها عاشقانه قدم بزنیم، چنان «عشق» رابهم بریزیم تاشاعران جهان دیوانگی مارا تفسیرکنند...... محبوبم، من توراریاضی وار ازصفرِ دوست داشتن تابی نهایت عاشقانه دوست دارم..... بیا عشق را زندگی کنیم.. ✍️#آرازــامیریفرد         از قلم تا جاودانگی... با شما! انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و بوم فعالیت می‌کند. ما به...

وصال صنم مَحال و شبیه به سراب است خیالی تلخ و شیرین به مانند شراب است هیچ مبالغه نیست هر چه ز غم های دلم بگویم تفسیر عشق مگر چیست ؟دلداگی، عذاب است مختصر و آهسته غمگین تر از مصرع قبل بگویم تاوان عاشقی چیست؟دلی که کباب است شعر از حنانه راوند         از قلم تا جاودانگی... با شما! انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و بوم فعالیت می‌کند. ما به جای ساختن کتاب‌های سطحی، به خلق آثار ماندگار و حمایت از نویسندگان و شاعران عزیزمان افتخار می‌کنیم. هر نقدی...

(بهانه) روزی که از همه چیز دست کشیدم برای زنده بودن تو را بهانه کردم تا! برای تو خانه ای امن باشم اگر، قلبی داشتی برای این جمله ساعت ها گریه میکردی. ✍️#رویا_⭐ابراهیمی           از قلم تا جاودانگی... با شما! انتشارات حوزه مشق با عشق به کتاب و باور به استعدادهای این مرز و بوم فعالیت می‌کند. ما به جای ساختن کتاب‌های سطحی، به خلق آثار ماندگار و حمایت از نویسندگان و شاعران عزیزمان افتخار می‌کنیم. هر نقدی که از روی خیرخواهی و سازندگی باشد، گوش جان می‌سپاریم؛و با قدرت به مسیرمان ادامه می‌دهیم. خدمات ما...

به جای باد بادک ها در آسمان پهباد ها به جای کودکان در مدرسه ها موشک ها... موشک ها موشک ها موشک ها و آیا برای چه می خواست فارغ التحصیلی اش را جشن بگیرد او که می خواست مهندسِ موشک سازی شود آنکه می خواست خونِ بیشتری را از انسان بریزد؟ انسانی که ربات شده بود انسان ربات شده بود؟ که با ماشینی که موشک های با آخرین سیستم را حمل می کرد بر خیابان هایی که بوی خون می دادند و با آخرین سرعت برای کُشتنِ انسان می راند. و زن ها و زن ها و زن ها...