پایتخت شعر ایران

بگذار دردها بخوابند.. آنها یک عمر سگ دو زدند تا گربه ی زندگی را بگیرند اما باز گویی زندگی قوی تر از آن چیزی بود که آنها فکر می‌کردند..! بگذار دردها کمی استراحت کنند؛ بخوابند.. حال که کمی عمیق می‌شویم در معانی، ملتفت میشویم که دردها، منشأ تمام بیداری های بشریت بوده است، اگر دردها دویدند برای آن بود که ما دیگر از جایی به بعد ندویم.. بگذار دردها کمی بخوابند.. بگذار بگذار بگذار شبنم صبحگاهی کمی آرامش یابد، چراغ مطالعه، پنجره، باران آری باران بگذار باران کمی آرام شود و از تب و تاب بیفتد.. بگذار همه چیز، به...

به نام ایزد منان من فرزند ایرانم حاج قاسم سلیمانی یکی از فرماندهان سپاه قدس بود‌. ایشان فردی بسیار قوی ، و توانمند بودند. زندگی ایشان در کرمانشاه بود. و او به همه ی مردم سرزمینش خدمت میکرد. وبرای آبادی کشورش جنگید. ایشان برای جنگ عراق بی صبرانه ایستادند و شهید شدند. حاج قاسم سلیمانی برای همه ی ما مسلمانان یک خاطره بود . ای دشمنان بدانید که ما تاقطره ی خون که جان در بدن داریم از خون حاج قاسم سلیمانی نمی گذریم. و شجاعانه برای ایشان می جنگیم. و ای دشمنان بدانید ما حاج قاسم های آینده ی...

انزوایی که... پناه می برم امشب به شعرهایی که... به کنجِ عُزلتِ غم های بی صدایی که... به آسمان اتاقی که قاب پنجره‌ هاست فقط برای پریدن از انزوایی که... غزل بگو! که برایت چه فکرها کردم بیا که بی تو رسیدم به انتهایی که... بیا که دستِ خیالت مرا گرفت و نشاند میانِ خلسه ی شب‌ های ناکجایی که... میان خلوتِ خاموشِ سردِ دلهره ها همان سکوتِ پر از آه، ای خدایی که... هنوز می شود از قله های تازه‌ نوشت هنوز می رسد از دور آن ندایی که ...     محسن زید علی        ...

سپیده سر زد و ظلمت به در شد سیاهی ها به مغلوب سحر شد ز بوسه های آفتاب محبت جهانی زآن درخشش مفتخر شد غزال دلربای آسمان ها به بیشه های نوری جلوه گرشد نسیم دلنواز غنچه ی عشق شمیم سبزه زاری تازه تر شد گشوده روی خورشیدسبزه آغوش وشبنم روی گل ها غرق شرم شد بهار هستی از موهبت عشق به وجد آمد و گلزار پر ثمر شد ز شاهکار شگفت انگیز خلقت تحیر هم نصیب هر بشر شد چوطرحی شدبه پابربومی ازعشق نما یشگاه آثار هنر شد حضور پر شتاب ابر رحمت به باران صحنه آرای هنر شد...