شعری از یاسمن بدری از شاعران انتشارات حوزه مشق
شاهدی دلداده ام اما کمی عرفانی ام بی غزل ماندم ولی در سینه خود ، دیوانی ام گر چه دورم از نگاهت با پیامی دلخوشم نام زیبایت چه نقشی بسته بر پیشانی ام روح من پرواز کرده رفته سوی آسمان پای می کوبم ، گمانت مرده ام یا فانی ام بر مزارم گریه ها کردی ولی من زنده ام خون دل چون ریختی آخر مگر قربانی ام ؟ چون نترسیدی دلم را پاره کردی بی جهت من که روحم جنس اعلا مثل مه تابانی ام در موازات جهانم یک جهان دیگری ست ذره ای در کهکشانم ، نوری از کیهانی...