اثری از طیبه عباسی از شاعران انتشارات حوزه مشق
زنی از جنس بارانم که خواب از برکه میشویم هزاران فتنه ی زیبا نشسته در شبِ مویم چه آرامم کنار یاسهای وحشی پائیز بهارم را میان برگ برگ پونه می بویم حواسم شعر میرقصد شبیه قاصدک در باد میان واژه ها گم میشوم خود را نمی جویم اصیلم مثل آن قالیچه ی کرمانی کهنه که از قدرم نمی کاهد سپیدیهای گیسویم به روی چهره ی زردم کشیدم طرح شادی را ولی آئینه میفهمد حقیقت را نمیگویم پرم از اتفاق سبز رویش بعد بی برگی و بی پروا دوباره سبزتر از سبزه می رویم دلم ابریّ و میبارم میان خنده های...