اثری از علی شیر عرب پور از هنرمندان انتشارات حوزه مشق
غم تنهایی مانده ام سخت گرفتار دل خویش بسی نای رفتن نبود نیست مرا هم نفسی سرزلفت به دلم میخلد و خوناب است من محکوم و دل قاتل و کو دادرسی درد دل با که بگویم که بداند غم دل همچو مرغی شده ام حبس میان قفسی میزنی ساز مخالف چه کنم با سازت دل سودا زده ام نیست که فریاد رسی سیم اندام تغزل، غزلم شیداییست برگ پاییزم و زیر پی تو خار وخسی میکنم خنده واهی و دلم غمگین است ترس دارم که مرا طرد و شوی یارکسی کاروان رفت و تو رفتی و غم تنهایی من و...