اثری از نیکا ابوترابی از هنرمندان انتشارات حوزه مشق
تمام هستیَم ، پر شده از اندوه اما اشتباه نکن؛ من غمگین نیستم. اینها که در من میبینی ، اشک است که درد شده است. میتوانی بفهمی که درد ، جداست از غمگین شدن؟ کاش پیدا شود آنچه ، سبز کند ، باغ از ریشه خشکیده من! شِکوه از خلق خدا نیست ، که برگیرم یقه شِکوه از بخت پر از آه من است. شکایتی نیست از نشدن، شکایت است ، از برای من، هربار نشدن! مرگ ، مگر از نفس ایستادن است؟ نه! مرگ ، تمامِ ذوق های کور شده ، است. حال ، در این حالِ خراب ،...