برق رفته و این‌بار در تاریکی‌ایوان گوشه‌ای نشسته‌ام.خنکای‌دلچسبی صورتم را نوازش می‌دهد.به آسمان نگاه می‌کنم. رنگ‌‌ماتی‌گرفته و از ماه و ستاره خبری نیست.
یاد بچگی‌هایم می‌افتم که ماه‌گرفتگی بیشتری داشتیم و با ذوق به حیاط می‌رفتیم تا نیمه‌گمشده ماه را با برق‌چشمانمان نگاه کنیم.گربه‌ای ملوس که از تاریکی بیزار است،صدایش را بالای‌سر انداخته و دنبال اندک‌نوری خود را به هر‌سمت وسو می‌کشاند.تاریکی ذهن را به همه‌ خاطرات دور ونزدیک جولان می‌دهد.
این‌شب‌ها تاریکی با پخش سریال اوشین گره خورده است.
اول دوست نداشتم یک سریال قدیمی غم‌انگیر را ببینم.اما چند‌قسمت جلوتر  کشش خاصی به ادامه دیدم.مساله بی‌قراری و غر‌زدن به تاریکی شبیه صبر‌نکردن واسه حل‌مشکلات است.این مهم‌ترین نکته‌‌ایست که در زندگی اوشین به چشم می‌خورد.این زن، بارها طعم‌تلخ سیاهی وتاریکی‌ را می‌چشد وباز نورچراغ‌درون را به امانت گرفته و برای آرامش وآسایش خود وخانواده‌اش تلاش می‌کند.
برخی قصه‌ها برای‌این ساخته شده‌اند که تلنگری به وجود‌ما بزنند‌.خودمان را در سیاه‌ترین نقطه‌کور زندگی گم نکنیم و برای آرزوها تلاش کنیم.این‌روزها زندگی سوار بر زورق شکسته‌ای در دریای مواج به‌این‌سو وآن‌سو می‌رود.خیلی‌هامان حوصله این تلاطم‌های نوسانی را نداریم.سخت‌تر اینکه باید،ساحل‌نجات را از سراب‌های پیش‌رو تشخیص‌بدهیم.
اما گاهی یک فانوس‌دریایی‌برای کشتی‌درهم گسیخته ما جهت رسیدن‌به  مقصود کافی‌ست.
برق آمد.روشنایی در چشمانم،بارقه‌ حرکت به سمت‌ همه جاده‌ها بدون ترس و تاریکی‌ست.

نجمه نیک نژاد

خدمات ما شامل چاپ کتاب‌های شعر، داستان، رمان، دلنوشته، کتاب کودک، ترجمه و تبدیل پایان‌نامه به کتاب است. شما هم اگر رویایی در سر دارید، با ما در تماس باشید:

09191570936
09393353009
https://hozeyemashgh.ir

انتشارات حوزه مشق؛ جایی برای رویش، قلم و جاودانگی