اثری از بانوی هنرمند طاهره ترسلی ـ انتشارات حوزه مشق
( شام شب آخر )
مریم خانم در حالی که اشک مثل باران بهاری از چشمانش سرازیر شده بود گفت :
_ آن شب مثل همیشه برایم حرف زد ولی انگار گفته هایش با شب هایدیگرکمی متفاوت بود شام را آوردم با همسر و فرزندانم خوردیم و همگی شب بخیر گفتیم و به اتاق هایمان رفتیم
صبح با صدای زنگ ساعت، بلند شدم به آشپزخانه رفتم و صبحانه را روی میز چیدم صدای عزیزانم زدم که دانشگاه و دبیرستان، آن ها دیرنشود
وقتی که، سارا و سمیرا روی من را بوسیدند و از خانه بیرون رفتند دلم را غم گرفته بود.
نمی دانم چرا?
نگاهم به عقربه های ساعت بود که به جلو میرفت ومن را برای مصیبتی آماده میکرد.
مصیبتی که تنها شدنم را فریاد میزد.
من بالای سر همسر رفتم صدای او زدم ولی انگار که هیچ صدای نشنیدم
دو باره و سه باره صدا زدم .
سرم را روی قلب او گذاشتم.
هیچصدای از قلب او نمی آمد .
و منمتوجه شدم که همسفر و همراهم در تمام زندگیم هجرت را انتخاب کرده و رفیق نیمه راه من شده است
منفهمیدم که ناگهان چه زود،
دیر میشود.
#طاهره_ترسلی
#داستانک_خاطره
❤️❤️
روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب تبدیل رساله دکتری به کتاب مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه و رساله در رشته های علوم انسانی و اسلامی استخراج مقاله از پایان نامه و اکسپت مقاله انجام طراحی جلد و صفحه آرایی در بالاترین کیفیت ویراستاری حرفه ای کتاب
همین الان به کارشناسان حوزه مشق پیام بدهید.