اثری از بانوی هنرمند فاطمه لطیفی _انتشارات حوزه مشق
«آیینه و عدالت »
آیینه ای رو به توأم
هر چه هستی همانم
مرگ باشی، من ام مرگم
جان باشی، من ام جانم
آیینه ای رو به توأم
هر چه هست را می نمایم
نه کمی کمتر و نه بیشتر
ردِ پایِ یک صدایم
امتحان کردم بارها و بارها
خواستم فراتر از هرچه هست باشم
خواستم در انعکاس قله های تیز و برّنده،
یک دشتِ سبزِ هموارِ پست باشم
لیکن در انبوه مهربانی،
سایه ای از مِهری ندیدم
در دشنهی منقار کرکس ها
پشیزی از رحمی ندیدم
امتحان کردم بارها و بارها
خواستم برای پائیز، پیغمبرِ بهار باشم
برای ستارگانِ خاموشِ آسمانها
یک صحرای مهربانِ بی خار باشم
لیکن کسی را ندیدم،
که قدر دان باشد
برای قلم های استخوان هایم
سرایی یا پناهی یا قلمدان باشد
به همین خاطر خواستم که
افراط را منکِر شوم
دست در دست برزخ گذارم
و برای عدالت ها مخبر شوم
به همین خاطر خواستم که
آیینه باشم
و برای غروب هر مهربانی،
دلگیری سختِ یک آدینه باشم.
شاعر: فاطمه لطیفی
❤️❤️
روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب تبدیل رساله دکتری به کتاب مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه و رساله در رشته های علوم انسانی و اسلامی استخراج مقاله از پایان نامه و اکسپت مقاله انجام طراحی جلد و صفحه آرایی در بالاترین کیفیت ویراستاری حرفه ای کتاب
همین الان به کارشناسان حوزه مشق پیام بدهید.