قلم شما

شماره دو گاهنامه ادبی دلبرانه منتشر شد _انتشارات حوزه مشق

شماره دو گاهنامه ادبی دلبرانه وابسته به انتشارات بین المللی حوزه مشق منتشر شد.   مدیر مسئول: دکتر فردین احمدی   سردبیر: مهرشاد علیزاده     در این شماره آثار چند تن از هنرمندان منتشر شد از جمله:   🌹🌹🌹🌹   محسن مکاری:     عجله ندارم شتاب نمی‌کنم به مقصدی برسم وقتی که زمان مُرده است و رؤیاهایم در غبار گم شده‌اند عجله ندارم چرا باید تو را در آغوش بگیرم؟ حالا که دستانت یخ زده و دهانت پر از برف است عجله ندارم نمی‌خواهم دخترم بزرگ شود هنگامی که فانوسِ خانه‌ام خنده‌های کودکانه‌ی اوست و خورشیدِ آینده در...
قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته روح اله کرهانی شیرازی_انتشارات حوزه مشق

«کاریکلماتور» - نان از آتش نمی‌ترسد، اما از من فرار می‌کند! - بدون شک، آسمان با این همه ستاره تیم برنده است. - نان گرسنه «خود خوری» می کند. - با هر تیغی برای دیدنت بهانه می تراشم. - برای زلزله ی دل هایمان، هیچ کس نماز آیات نخواند. - آدم برفی برای خودکشی به سونا می رود. #روح_اله_کرهانی_شیرازی #کاریکلماتور           ❤️❤️ روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب  تبدیل رساله دکتری به کتاب  مشاوره، نگارش...
قلم شما

اثری از هنرمند فرهیخته مسعود خدابنده لو_انتشارات حوزه مشق

(کاریزما)   هیچکس به غیر از تو واسم مخاطب نیست بی تو جهان جنگه دنیا مرتب نیست هستی که آرامش تو خونه مواجه بی تو دلم انگار ِمحکومه تاراجه تو مثل مغناطیس پُر از کاریزمایی دنیا همین خونه س وقتی که اینجایی عطرت که می پیچه هوش از سرم می ره درد شکستن هام از باورم می ره عصرِ مُدرنیته یعنی نگاه تو یعنی همین شکلِ شبیه ماه تو توی ژنتیکت عشق و غزل داری تو بوسه هات انگار طعم عسل داری شیرازی و حافظ مدیون چشماته کی مثل تو انقدر محبوب و خوش ذاته شعر کلاسیکی خیلی رمانتیکی با...
قلم شما

اثری از بانوی هنرمند پریوش صنعتی بروجنی_انتشارات حوزه مشق

مادرم نخهای قالی را دار میزند. با تار موهایش کارم به جای باریک میکشد. فکر گذشته حالم را خراب می‌کند. اعتماد به نفسم مرا به عرش میرساند. چشمهایش آرام ترین اقیانوس جهان است. در سکوت شب با مرغ سحر شام میخورم. موسیقی او بی کلام بود اما حرف دلم را میزد. سفره دلش پر بود اما سفره اش خالی. سبزی پشت لبش از بهار عمرش بود. مجرم تا ته خط رفت قبل از دست به قلم شدن قاضي. عیال وارترین ملکه دنیا ملکه ی ذهن من است. سال هاست بدون رختخواب خواب مان برده. چشم و دلش سیر بود باز...