اثری از بانوی هنرمند شمیم کولیوند_انتشارات حوزه مشق
تمنای دیدنِ او رعشه به جانش انداخته بود.
از درب آهنی که گذشت، فرصتِ غافلگیر کردنش را از دست داد و با سکنا یافتن در آغوش پسر، قلب دیگر فرمان نداد.
این اولین بار بود که دستان پسری روی موها و شانههایش ساکن میشد.
نخستین تجربهاش از باهم بودن به بار آورده شد.
پسرک دست او را محکم گرفت و به دنبال خود کشاند.
تمامش زیر سرِ پاییز بود؛ وگرنه آن دختر که اینقدر سرمایی و لرزان نبودم!
گرمای تنش، دستان مردانه و صدای گوش نوازش لبخند به لبهای دخترِ یلدایی مینشاند.
تنها خودشان میدانستند که در این دو سال، چقدر برای خندیدن با یکدیگر، صحبت با چشمان هم، راه رفتن کنار قامت نا متقارن و فشردن دستان معشوقهشان دلدل میکردند.
دخترک دست روی مژگان پسر کشیده و در آغوش وی، از رگ گردنش نفس میکشید.
عسل بود لحظهای که به سینهی پسرک چسبید، تا گردنش قد بلند کرد و طول تا عشق کشانید.
چشمانش کتاب بودند، واژگانش مملو از کلامِ عشق و سازِ حنجرهاش نوایِ ابدیت مینواخت.
آن روز کسی جز دخترک از رموزِ چشمانِ پسر آگاه نبود. کسی مثل آن دختر آن بوسهها را نفهمید و در محفل عشاق، چنان پسر، کسی طعم محبت معشوقهاش را به جگر نمیکشید.
با اینکه ساعت از زمان معین گذشته بود، تابِ دل کندن نداشتند.
از حق نگذریم هم بطن نگسلاندند و تنها جسمشان را راهیِ خانه کردند.
آن روز و اتفاقاتش فیلم شده و روزانه در سر هردویشان بارها پخش میشد؛ شاید هم شوق به دیدارِ دیگری اینگونه گل از گلشان میشکفد.
نمیدانم؛ ولی هرچه که بود، از عشق بود و برای بیخود شدن و رنگ باختنِ سرانجام، کافی است حرفی از آوین به میان آورده شود!
#شمیم_کولیوند✍🏻
#میزبیستوهفت
❤️❤️
روابط عمومی انتشارات بین المللی حوزه مشق
https://ketabbaz.hozeyemashgh.ir
چاپ انواع کتاب: شعر،داستان،دلنوشته،رمان،زندگینامه،سفرنامه،نمايشنامه،فیلمنامه، تبدیل جزوات اساتید،مربیان، معلمان و دانشجویان به کتاب تبدیل پایان نامه کارشناسی ارشد به کتاب تبدیل رساله دکتری به کتاب مشاوره، نگارش و تدوین پایان نامه و رساله در رشته های علوم انسانی و اسلامی استخراج مقاله از پایان نامه و اکسپت مقاله انجام طراحی جلد و صفحه آرایی در بالاترین کیفیت ویراستاری حرفه ای کتاب همین الان به کارشناسان حوزه مشق پیام بدهید. ۰۹۱۹۱۵۷۰۹۳۶ ۰۹۳۹۳۳۵۳۰۰۹