اثری از بانوی هنرمند حانیه سادات باغبانی_انتشارات حوزه مشق
خانهای آن طرف دریاهاست که در ساحلش نشسته ام و به دور دستها مینگرم به آن خانه به تمام خاطراتم که آنجا جا ماند... هنوز صدای خندههایت در گوشم طنین انداز است گرمای آغوشت را هیچگاه فراموش نخواهم کرد در آن زمستان طاقت فرسا جزیرهی سبز سینهات همچون تنوری داغ بود به راستی از چه جنس بود آن همه گرمی آه فراموش کرده بودم شبی گفته بودی عاشقم هستی و من بیخیال از هرچه ....! باور نکردم آری....گرمای آغوشت از حرارت عشق بود عشق آتشین که با ندانستم کاری خود از خود محروم کردم و الان حسرت آن روزها را...