اثری از بانوی هنرمند مهناز عبدی _انتشارات حوزه مشق
پنجره بی آنکه در هیچ واژه نامه ای بتوانی بیابی در شعر من مترادف می شود با کلمه ای خیلی شخصی که تورا میخوانم با آن صدایم شتابانتر از صاعقه ای لال دست چشمانم را می گیرد و می رساندش به سر کوچه باد همراه صاعقه ی لال می پیچد لابه لای جیرجیرِ لولای پنجره اما چشمانم افتاده روی دکمه پیراهن تو و باز برای تو میخواهم بخوانم غزل خداحافظی را صدایم از لالی درمی آید صاعقه وار با اینکه می دانم با همین کت و شلوار آبی پیراهن زرد با همین لبخند کمرنگ و کفشهای واکس زده نارسیده به...