قلم شما

اثری از بانوی هنرمند دکتر معصومه کردی _انتشارات حوزه مشق

گاهی کلمات شکست میخورند و گاهی گلها قدرت ببان هزاران احساس را دارند.گاهی لحظه ها پر از شادی است و گاهی پر از محبت خداوندی .گاهی یک عالمه دلخوشی داری و یک عالمه شادی از ته دل. ولی به این فکر میکنی که خدا هرگز دیر نمیکند و آنچه نباز انسان است در زمان و مکان درستش به تو خواهد داد.او درهایی را برایت باز میکند که هیچکس را قادر به بستنش نیست.وقتی به همه اینها فکر میکنی تازه متوجه میشوی که چرا اینقدر زندگی را جدی گرفته ام .مگر نه اینکه دنیا فانی است و لحظه را باقی است. سوال اصلی که از ما میشود این است .زندگی خود را به ضیافت گذراندی یا با مصیبت؟ وقتی تمام هستی در بهار به ضیافت الهی رفته اند تو چرا تنها و منزوی ایستاده ای؟ در این نو بهار که همگی دعوتیم تو چرا هنوز آماده نیستی برای رفتن و لذت بردن و چشن گرفتن؟ اینجاست که از تو سوال خواهد پرسید که وفتی گلها شکوفا شدند تو هم باید شکوفا میشدی و مشارکت میکردی پس چه شد؟ حال بیا ای بنده من بیا به ضیافت الهی که همراه شده با ماهی به نام رمضان بیا که عید آمده .عید بندگی است .و این خدای بنده نواز تو را میخواند.بیا به این جشن اسرار هستی که در اطرافت تو را احاطه کرده است. پس با شادی و هل هله کنان گویید درهای بهشت باز کنید که این مهمان خدا سوی خدا مهمان است.

 

 

دکترمعصومه کردی

تصویر نویسنده
فردین احمدی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *