اثری از بانوی هنرمند آذر غلامی _نشر حوزه مشق
"" باریکه ی احساس """ در تنگنای شبانه و پرواز در هوای خیالِ تو مخمور از شراب لبهایت آغوش را گرمتر سینه را تنگ تر و دستانِ خواهشم را محکمتر بر گلشن اندام تُرد تو می فشارم شهرزاد قصه هایم بیا و با کلامی گرم تب چشمان یخ زده ام را بگیر که شوریده از احوال خویش صیقل دادم زنگارِ عشق را آغاز لبخند شیدای تو پایان غمی ست که مرز جنون و عقل را تصاحب کرده و زنجره های زوال شب خسته را می دَرد مرور میکنم در حافظه ی قلبم خاطرات تلخ و شیرین را بیا و بر...