اثری از هنرمند فرهیخته محمد قبله نما_نشر حوزه مشق
ننه سرما گرگینه مادر صدای زوزه های گرگ از دور دست شنیده میشه ، خورشید خیلی وقته که طلوع کرده اهالی ده رفته رفته به خانه هایشان برمی گردند . در مدت دو و سه روز چنان برف سنگینی باریده که اهالی ده به سختی در ده تردد می کنند . کوچه های ده بعد از غروب خورشید بقدری تاریک میشوند که برای تردد از آنها باید با خود فانوسی حمل کرد. کوچه ها تاریکن....دکون ها بستن....خونه ها تاریکن.... اما در این تاریکی شب دکانی هنوز باز بود اما خبری از مشتری نبود ، نور ضعیفی جلوی دکانش را...